نامیدبودن و در عین حال حیرت زده وحشت زده بودن
حسی که عاری از این صفات باشه afraid, worried, disappointed, upset , feeling shocked
جا خوردن
They were dismayed at the cost of the repairs
اونا از هزینه تعمیرات جا خوردن
جا خوردن
اونا از هزینه تعمیرات جا خوردن
هاج و واج ، مات و مبهوت
ترسیده، بیمناک، وحشت زده، ناراحت
ناامید، دلسرد، دلزده