dismast

/dɪsˈmæst//ˈdɪsˈmɑːst/

معنی: بی دگل کردن
معانی دیگر: (کشتی) دکل کشتی را جدا کردن، بی دگل کردن کشتی

مترادف ها

بیدگل کردن (فعل)
dismast

انگلیسی به انگلیسی

• deprive of or break off masts

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: To remove or destroy the mast of a ship ⛵
🔍 مترادف: Topple
✅ مثال: The storm dismasted the ship, leaving it stranded at sea.

بپرس