1. we tried to dislodge the enemy from its fortifications
کوشیدیم که (نیروهای) دشمن را از استحکامات خود بیرون برانیم.
2. They needed a bulldozer to dislodge the rock.
[ترجمه امین] آن ها به یک بولدوزر نیاز داشتند تا سنگ را از جایش بیرون بیاورند.|
[ترجمه گوگل]آنها به یک بولدوزر نیاز داشتند تا سنگ را از جای خود خارج کنند[ترجمه ترگمان]آن ها به یک bulldozer احتیاج داشتند تا سنگ را کنار بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The rebels have so far failed to dislodge the President.
[ترجمه گوگل]شورشیان تاکنون نتوانسته اند رئیس جمهور را از قدرت برکنار کنند
[ترجمه ترگمان]شورشیان تاکنون نتوانسته اند رئیس جمهور را کنار بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شورشیان تاکنون نتوانسته اند رئیس جمهور را کنار بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We need two wins to dislodge the French team from first place.
[ترجمه گوگل]ما به دو برد نیاز داریم تا تیم فرانسه را از جایگاه اول خارج کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برای بیرون راندن تیم فرانسوی از ابتدا به دو پیروزی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما برای بیرون راندن تیم فرانسوی از ابتدا به دو پیروزی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There's something between my teeth and I can't dislodge it.
[ترجمه گوگل]چیزی بین دندانهایم است و نمیتوانم آن را بیرون بیاورم
[ترجمه ترگمان]بین دندان هایم یک چیزی وجود دارد و نمی توانم آن را کنار بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بین دندان هایم یک چیزی وجود دارد و نمی توانم آن را کنار بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Army commanders were preparing to dislodge the militia from the capital.
[ترجمه گوگل]فرماندهان ارتش در حال آماده شدن برای بیرون راندن شبه نظامیان از پایتخت بودند
[ترجمه ترگمان]فرماندهان ارتش در حال آماده شدن برای بیرون راندن شبه نظامیان از پایتخت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرماندهان ارتش در حال آماده شدن برای بیرون راندن شبه نظامیان از پایتخت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This is sufficient to dislodge any particles.
[ترجمه گوگل]این برای از بین بردن ذرات کافی است
[ترجمه ترگمان]این برای بیرون راندن هر ذره کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این برای بیرون راندن هر ذره کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The most difficult volatiles to dislodge will be those borne in compounds such as carbonates and hydroxy silicates.
[ترجمه گوگل]سخت ترین مواد فرار برای جابجایی آنهایی هستند که در ترکیباتی مانند کربنات ها و هیدروکسی سیلیکات ها وجود دارند
[ترجمه ترگمان]دشوارترین volatiles برای dislodge، کسانی خواهند بود که در ترکیباتی مثل carbonates و هیدروکسی silicates منتقل خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دشوارترین volatiles برای dislodge، کسانی خواهند بود که در ترکیباتی مثل carbonates و هیدروکسی silicates منتقل خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He had managed to dislodge the noose from his neck and save himself by jumping into the freezing water below.
[ترجمه گوگل]او توانسته بود طناب را از گردنش بیرون بیاورد و با پریدن به داخل آب یخ زده پایین، خود را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]او توانسته بود گره را از گردن او بیرون بکشد و خود را با پریدن در آب سرد پایین نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او توانسته بود گره را از گردن او بیرون بکشد و خود را با پریدن در آب سرد پایین نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Last December government troops stormed 20 prisons to dislodge prisoners from the dormitory wards.
[ترجمه گوگل]در دسامبر گذشته، نیروهای دولتی به 20 زندان یورش بردند تا زندانیان را از بندهای خوابگاه بیرون کنند
[ترجمه ترگمان]در دسامبر گذشته نیروهای دولتی به ۲۰ زندان حمله کردند تا زندانیان را از بخش های خوابگاه بیرون کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دسامبر گذشته نیروهای دولتی به ۲۰ زندان حمله کردند تا زندانیان را از بخش های خوابگاه بیرون کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She became champion in 1982 and no one has been able to dislodge her.
[ترجمه گوگل]او در سال 1982 قهرمان شد و هیچ کس نتوانست او را از جای خود خارج کند
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۸۲ قهرمان شد و هیچ کس نتوانسته است او را کنار بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۸۲ قهرمان شد و هیچ کس نتوانسته است او را کنار بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Once embedded in the skin, these savage spines are difficult to dislodge.
[ترجمه گوگل]وقتی این خارهای وحشی در پوست فرو میشوند، به سختی از جای خود خارج میشوند
[ترجمه ترگمان]به محض این که در پوست جای گرفت، این تیغ های وحشیانه برای بیرون راندن مشکل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به محض این که در پوست جای گرفت، این تیغ های وحشیانه برای بیرون راندن مشکل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He may challenge the Prime Minister even if he decides he cannot dislodge her this time.
[ترجمه گوگل]او ممکن است نخست وزیر را به چالش بکشد، حتی اگر تصمیم بگیرد که این بار نمی تواند او را از کار برکنار کند
[ترجمه ترگمان]او ممکن است نخست وزیر را به چالش بکشد، حتی اگر او تصمیم بگیرد که نمی تواند این بار او را از جا بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ممکن است نخست وزیر را به چالش بکشد، حتی اگر او تصمیم بگیرد که نمی تواند این بار او را از جا بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her doubts about its truth do not, in equal measure, dislodge her belief.
[ترجمه گوگل]تردید او در مورد حقیقت آن، به همان اندازه، باور او را از بین نمی برد
[ترجمه ترگمان]شک و تردیدهای او درباره حقیقت آن، در همان اندازه، belief او را کنار نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شک و تردیدهای او درباره حقیقت آن، در همان اندازه، belief او را کنار نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید