1. her dislike of me was obvious
آشکار بود که از من بدش می آید.
2. i dislike crowded places
من از جاهای شلوغ بدم می آید.
3. i dislike him personally but i admire his poetry
از خود او بدم می آید ولی اشعار او را تحسین می کنم.
4. i dislike his corny jokes
از شوخی های لوس و بی مزه ی او بیزارم.
5. they dislike foreigners
آنها خارجی ها را دوست ندارند.
6. a hearty dislike
دلزدگی بی حد و حصر
7. a strong dislike
تنفر شدید
8. gradually her dislike of bathing turned into a phobia
کم کم عدم علاقه ی او به آبتنی تبدیل به ترس بیمار گونه شد.
9. i disrespect and dislike that man profoundly
من اصلا نسبت به آن مرد احترامی قایل نیستم و از او شدیدا بدم می آید.
10. to have a cordial dislike for something
از ته دل از چیزی بیزار بودن
11. give her as little a cause as possible to dislike you
تا آنجا که ممکن است کاری نکن که از تو بدش بیاید.
12. That swindler inspired dislike in me.
[ترجمه گوگل]آن کلاهبردار نفرت را در من برانگیخت
[ترجمه ترگمان]این حقه باز از من بدش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حقه باز از من بدش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She pursed her lips with dislike.
[ترجمه گوگل]لب هایش را با نفرت جمع کرد
[ترجمه ترگمان]با نفرت لب هایش را به هم فشرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با نفرت لب هایش را به هم فشرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Contrary to popular belief, many cats dislike milk.
[ترجمه گوگل]برخلاف تصور رایج، بسیاری از گربه ها از شیر بیزارند
[ترجمه ترگمان]برخلاف باور عمومی، بسیاری از گربه ها شیر را دوست ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخلاف باور عمومی، بسیاری از گربه ها شیر را دوست ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Once you start to dislike someone. Everything they do begins to annoy you.
[ترجمه گوگل]وقتی شروع کردی به دوست نداشتن کسی هر کاری که انجام می دهند شروع به آزار شما می کند
[ترجمه ترگمان]یه بار دیگه از کسی بدت میاد هر کاری که انجام می دن برای اذیت کردن تو شروع می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه بار دیگه از کسی بدت میاد هر کاری که انجام می دن برای اذیت کردن تو شروع می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Why do you dislike her so much?
[ترجمه گوگل]چرا انقدر ازش بدت میاد؟
[ترجمه ترگمان]چرا اینقدر ازش بدت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا اینقدر ازش بدت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. I dislike jogging early in the morning.
[ترجمه گوگل]صبح زود دویدن را دوست ندارم
[ترجمه ترگمان] من از صبح زود از پیاده روی بدم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من از صبح زود از پیاده روی بدم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. He's the sort of person I really dislike.
[ترجمه گوگل]او از آن دسته افرادی است که من واقعاً از آن متنفرم
[ترجمه ترگمان]او از آن نوع آدم هایی است که من از او نفرت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از آن نوع آدم هایی است که من از او نفرت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید