1. The corpse was disinterred and re-examined by the coroner.
[ترجمه گوگل]جسد متلاشی شد و مجدداً توسط پزشکی قانونی معاینه شد
[ترجمه ترگمان]جسد توسط پزشک قانونی مورد بررسی قرار گرفت و توسط پزشک قانونی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جسد توسط پزشک قانونی مورد بررسی قرار گرفت و توسط پزشک قانونی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The president's memoir disinterred a past era.
[ترجمه گوگل]خاطرات رئیس جمهور دوران گذشته را از بین برد
[ترجمه ترگمان]خاطرات رئیس جمهور در دوران گذشته آن ها را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خاطرات رئیس جمهور در دوران گذشته آن ها را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The court granted him permission to disinter the body.
[ترجمه گوگل]دادگاه به او اجازه تجزیه جسد را داد
[ترجمه ترگمان]دادگاه به او اجازه داد جسد را تخلیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دادگاه به او اجازه داد جسد را تخلیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The bones were disinterred and moved to a burial site.
[ترجمه گوگل]استخوان ها جدا شده و به محل دفن منتقل شدند
[ترجمه ترگمان]استخوان ها را از بین بردند و به محل دفن منتقل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استخوان ها را از بین بردند و به محل دفن منتقل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The committee disinterred a few old studies done by the predecessors to prove their point.
[ترجمه گوگل]کمیته، چند مطالعه قدیمی را که توسط پیشینیان انجام شده بود، برای اثبات نظر خود از بین برد
[ترجمه ترگمان]این کمیته تعداد کمی از مطالعات قبلی را که توسط پیشینیان انجام شده بود را کنار زدند تا نقطه نظرات خود را اثبات کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کمیته تعداد کمی از مطالعات قبلی را که توسط پیشینیان انجام شده بود را کنار زدند تا نقطه نظرات خود را اثبات کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She disinterred two frozen TV dinners from the freezer.
[ترجمه گوگل]او دو شام تلویزیونی یخ زده را از فریزر جدا کرد
[ترجمه ترگمان]اون دوتا شام از فریزر رو کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون دوتا شام از فریزر رو کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They disinterred a corpse from the grave.
[ترجمه گوگل]آنها جسدی را از قبر بیرون آوردند
[ترجمه ترگمان]آن ها جسد یک جسد را از قبر بیرون کشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها جسد یک جسد را از قبر بیرون کشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It took two additional tractors to disinter the float and permit Hirt and Channing to go on with the show.
[ترجمه گوگل]دو تراکتور اضافی لازم بود تا شناور را از بین ببرند و به هیرت و چانینگ اجازه دهند تا به نمایش ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]دو دستگاه تراکتور دیگر برای took کردن the و اجازه دادن به \"چنینگ\" و \"چنینگ\" (چنینگ show)و \"چنینگ\" (چنینگ show)\"(with)و\" چنینگ \"(چنینگ show)\" (with show)و \"چنینگ\" (چنینگ show)\"(with show)و\" چنینگ \" (
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو دستگاه تراکتور دیگر برای took کردن the و اجازه دادن به \"چنینگ\" و \"چنینگ\" (چنینگ show)و \"چنینگ\" (چنینگ show)\"(with)و\" چنینگ \"(چنینگ show)\" (with show)و \"چنینگ\" (چنینگ show)\"(with show)و\" چنینگ \" (
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A few yards further on they disinterred Wilkinson.
[ترجمه گوگل]چند یاردی جلوتر، ویلکینسون را متلاشی کردند
[ترجمه ترگمان]چند متر دورتر از آن ها Wilkinson را کنار کشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند متر دورتر از آن ها Wilkinson را کنار کشیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The bodies are disinterred, and a colourful gala is held.
[ترجمه گوگل]اجساد متلاشی شده اند و یک جشن رنگارنگ برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]این اجساد را از بین می برند و یک جشن رنگارنگ برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اجساد را از بین می برند و یک جشن رنگارنگ برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. However, a clever female sends disinter from which however a potential market, obtained the result of arrogant person.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک زن باهوش، تفکیک کننده می فرستد که با این حال یک بازار بالقوه، نتیجه یک فرد مغرور را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک زن باهوش disinter را می فرستد که با این حال یک بازار بالقوه نتیجه یک فرد مغرور را بدست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک زن باهوش disinter را می فرستد که با این حال یک بازار بالقوه نتیجه یک فرد مغرور را بدست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Only then was it time to disinter the archaic weapons of the tribe.
[ترجمه گوگل]تنها پس از آن زمان از بین بردن سلاح های قدیمی قبیله فرا رسید
[ترجمه ترگمان]تنها وقت آن بود که سلاح های کهنه قبیله را از هم جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها وقت آن بود که سلاح های کهنه قبیله را از هم جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The obvious solution is to disinter the graveyards and begin burning the skeletons posthaste .
[ترجمه گوگل]راه حل واضح این است که قبرستان ها را از بین ببریم و بعد از عجله اسکلت ها را بسوزانیم
[ترجمه ترگمان]راه حلی که واضح است این است که به قبرستان ها بروند و اسکلت های posthaste را آتش بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راه حلی که واضح است این است که به قبرستان ها بروند و اسکلت های posthaste را آتش بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. However, a clever female disinter from which however a potential market, obtained the result of arrogant person.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک زن باهوش متلاشی کننده که هر چند یک بازار بالقوه از آن، نتیجه یک فرد متکبر را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک disinter زن باهوش که با این حال یک بازار بالقوه است نتیجه یک فرد مغرور را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک disinter زن باهوش که با این حال یک بازار بالقوه است نتیجه یک فرد مغرور را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید