disinfectant

/ˌdɪsənˈfektənt//ˌdɪsɪnˈfektənt/

معنی: ماده گندزدا، ضد عفونی، داروی ضد عفونی
معانی دیگر: مایع گندزدا، گندزدا، ماده ی ضدعفونی

جمله های نمونه

1. alcohol is a good disinfectant
الکل گندزدای خوبی است.

2. clean the infected surgical instruments with disinfectant
ابزار آلوده ی جراحی را با ماده ی گندزدا پاک کن.

3. Put disinfectant down the toilet to kill any germs.
[ترجمه Alireza] ضد عفونی کننده را روی توالت بریزید تا همه میکروب ها را بُکشد
|
[ترجمه گوگل]مواد ضدعفونی کننده را در توالت قرار دهید تا هر گونه میکروب از بین برود
[ترجمه ترگمان]داروی ضد عفونی را روی توالت بگذارید تا هر germs را بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She put some disinfectant on a piece of cotton wool and dabbed it on her cheek.
[ترجمه گوگل]مقداری ماده ضدعفونی کننده روی یک تکه پنبه گذاشت و آن را روی گونه‌اش کشید
[ترجمه ترگمان]او مقداری داروی ضد عفونی را روی یک تکه پنبه گذاشت و روی گونه اش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Anney dabbed the cut with disinfectant and taped a gauze square over it.
[ترجمه گوگل]آنی برش را با مواد ضدعفونی کننده آغشته کرد و یک گاز مربعی روی آن چسباند
[ترجمه ترگمان]سپس با برس داروی ضد عفونی را پاک کرد و روی آن را گاز پانسمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nurse bathed the wound with disinfectant water.
[ترجمه گوگل]پرستار زخم را با آب ضد عفونی کننده شستشو داد
[ترجمه ترگمان]پرستار زخم را با آب ضد عفونی شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mats have to be impregnated with disinfectant.
[ترجمه گوگل]تشک ها باید با مواد ضدعفونی کننده آغشته شوند
[ترجمه ترگمان]The باید با داروی ضد عفونی تزیین شده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everywhere a strong smell of disinfectant and in the concrete corridors grey mops in galvanized buckets.
[ترجمه گوگل]همه جا بوی تند ماده ضدعفونی کننده و در راهروهای بتنی موپ های خاکستری در سطل های گالوانیزه می آید
[ترجمه ترگمان]همه جا بوی داروی ضد عفونی می داد و در راهروها و راهروهای سمنتی گسترده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Get cleaning bucket and powder and disinfectant from the broom cupboard.
[ترجمه گوگل]سطل نظافت و پودر و مواد ضدعفونی کننده را از کمد جارو تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]سطل و پودر و داروی ضد عفونی رو از توی کابینت جارو بکش بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By combining drying with the use of a disinfectant impregnated cloth in which case the final rinse is also omitted.
[ترجمه گوگل]با ترکیب خشک کردن با استفاده از یک پارچه آغشته به مواد ضد عفونی کننده که در این صورت آبکشی نهایی نیز حذف می شود
[ترجمه ترگمان]با ترکیب کردن خشک کردن با استفاده از یک پارچه آغشته به مواد ضد عفونی کننده، در این حالت آب نهایی نیز حذف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I can see the disinfectant manufactures rubbing their hands with glee, confident of selling still stronger-smelling concoctions.
[ترجمه گوگل]من می‌توانم تولیدکنندگان مواد ضدعفونی‌کننده را ببینم که با خوشحالی دست‌هایشان را می‌مالند و مطمئن هستند که معجون‌هایی با بوی قوی‌تر می‌فروشند
[ترجمه ترگمان]من می توانم داروی ضد عفونی را ببینم که دست هایشان را با شادی مالش می دهند و بااعتماد به نفس تازه smelling می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There was a smell of disinfectant. Absolute silence.
[ترجمه گوگل]بوی ضدعفونی کننده می آمد سکوت مطلق
[ترجمه ترگمان] یه بوی داروی ضد عفونی بود سکوت مطلق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Once a suitable disinfectant is in use resistance will not occur if it is used correctly.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک ضد عفونی کننده مناسب استفاده می شود، اگر به درستی استفاده شود، مقاومت ایجاد نمی شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک داروی ضد عفونی کننده مناسب برای استفاده از مقاومت استفاده می شود، در صورتی که به درستی استفاده شود، رخ نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Inside, a faint whiff of disinfectant was almost overpowered by the heavy scent emanating from bowls of blue hyacinths.
[ترجمه گوگل]در داخل، بوی ضعیفی از ماده ضدعفونی کننده تقریباً تحت تأثیر رایحه سنگینی که از کاسه های سنبل آبی متصاعد می شد، غلبه می کرد
[ترجمه ترگمان]در داخل، رایحه ضعیف داروی ضد عفونی تقریبا از عطر سنگینی که از کاسه of آبی ساطع می شد بر او چیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The taste like disinfectant stronger than he'd ever drunk confirmed it too.
[ترجمه گوگل]مزه ضدعفونی کننده قوی تر از آنچه که او تا به حال نوشیده بود نیز آن را تأیید می کرد
[ترجمه ترگمان]مزه داروی ضد عفونی بیشتر از آن بود که او نیز آن را تایید کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماده گندزدا (اسم)
disinfectant

ضد عفونی (صفت)
antiseptic, disinfectant

داروی ضد عفونی (صفت)
disinfectant

تخصصی

[عمران و معماری] گندزدا
[بهداشت] ضد عفونی کننده
[پلیمر] گندزدا

انگلیسی به انگلیسی

• chemical agent that destroys a harmful organism (i.e. bacteria)
disinfectant is a liquid which contains chemicals that kill germs.

پیشنهاد کاربران

1. ماده ضد عفونی کننده 2. ضد عفونی
مثال:
soap compounded with disinfectant
صابون با ماده ضد عفونی کننده ساخته شده بود.
disinfectant : ضدعفونی کننده سطوح
antiseptic : ضدعفونی کننده پوست
Disinfectant is a material that when it is used make something clean and without virus and bacteria.
ضد عفونی کننده
disinfectant ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: گَندزدا 2
تعریف: ماده‏ای که برای گندزدایی به کار می رود
داروی ضدعفونی
Sterilizer /antiseptic
ماده ضد عفونی کننده، ماده گندزدا
ماده گندزدا
ماده ضد عفونی کننده
ضدعفونی

بپرس