dishwater

/ˈdɪʃwɔːrtər//ˈdɪʃwɔːtə/

معنی: اب ظرف شویی
معانی دیگر: آب ظرفشویی، پساب ظرفشویی، (مجازی) آب زیپو، ابی که دران ظرف شسته باشند

جمله های نمونه

1. This soup/tea tastes like dishwater.
[ترجمه گوگل]طعم این سوپ/چای شبیه آب ظرفشویی است
[ترجمه ترگمان]این سوپ یا مزه چای مثل dishwater است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The coffee looked and tasted like dishwater .
[ترجمه گوگل]قهوه ظاهر و طعمی شبیه آب ظرفشویی داشت
[ترجمه ترگمان]قهوه به نظر می رسید و مزه آب آب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dishwater fluids are probably the biggest containers to arrive in the kitchen.
[ترجمه گوگل]مایعات آب ظرفشویی احتمالاً بزرگترین ظروفی هستند که به آشپزخانه می رسند
[ترجمه ترگمان]مایع dishwater احتمالا بزرگ ترین کانتینرهایی است که به آشپزخانه وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This coffee tastes like dishwater!
[ترجمه گوگل]طعم این قهوه شبیه آب ظرفشویی است!
[ترجمه ترگمان]! این قهوه مزه آب dishwater میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Add 2 tablespoons vinegar to your dishwater when cleaning your good crystal glasses.
[ترجمه گوگل]هنگام تمیز کردن لیوان های کریستالی خوب، 2 قاشق غذاخوری سرکه به آب ظرف خود اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]۲ قاشق سوپ خوری را به dishwater اضافه کنید وقتی که عینک بلور خوب خود را تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No taste at all, it is just like dishwater .
[ترجمه گوگل]اصلا طعم نداره، درست مثل آب ظرفشوییه
[ترجمه ترگمان]اصلا مزه اش مثل آب خوردن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You tell me to swim in dishwater!
[ترجمه گوگل]تو به من بگو در آب ظرفشویی شنا کن!
[ترجمه ترگمان]! تو بهم بگو تو آب dishwater شنا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The best cooks never submerge an iron skillet in dishwater.
[ترجمه گوگل]بهترین آشپزها هرگز یک تابه آهنی را در آب ظرفشویی فرو نمی برند
[ترجمه ترگمان]best آشپز هیچ وقت یک ماهی تابه آهنی را در dishwater اضافه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Harry is just a face man and as dull as dishwater.
[ترجمه گوگل]هری فقط یک مرد چهره است و مثل آب ظرفشویی کسل کننده است
[ترجمه ترگمان]هری فقط چهره یک انسان است و مثل آب dishwater
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You can trash anything. For instance (sips coffee), this coffee is horrible! It tastes like dishwater.
[ترجمه گوگل]شما می توانید هر چیزی را زباله کنید به عنوان مثال (جرعه جرعه قهوه)، این قهوه وحشتناک است! طعمش شبیه آب ظرفشویی است
[ترجمه ترگمان]هر چیزی را می توانید آشغال کنید برای مثال قهوه شیرین)، این قهوه وحشتناک است! مزه dishwater دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm not surprised that he can't find a partner. He's as dull as dishwater.
[ترجمه گوگل]من تعجب نمی کنم که او نمی تواند یک شریک پیدا کند او مثل آب ظرفشویی کسل کننده است
[ترجمه ترگمان]تعجب نمی کنم که او یک هم کار پیدا کند مثل آب dishwater
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Put the sparkle back in your glassware by adding vinegar to your rinse water or dishwater.
[ترجمه گوگل]با اضافه کردن سرکه به آب شستشو یا آب ظرفشویی، درخشش را در ظرف شیشه ای خود برگردانید
[ترجمه ترگمان]این درخشش را در ظروف شیشه ای خود با اضافه کردن سرکه به آب آبکشی شده خود و یا dishwater قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To wash yourself or your dishes, carry water 200 feet away from streams or lakes and use small amounts of biodegradable soap. Scatter strained dishwater.
[ترجمه گوگل]برای شستن خود یا ظروف خود، آب را در فاصله 200 فوتی از نهرها یا دریاچه ها ببرید و از مقادیر کمی صابون زیست تخریب پذیر استفاده کنید آب ظرف صاف شده را پخش کنید
[ترجمه ترگمان]برای شستن خود و یا your، ۲۰۰ فوت آب را از جویبارها یا دریاچه ها ببرید و از مقادیر کمی صابون زیست تخریب استفاده کنید باید حواسشان را جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I've seen some horrible things done to people's food: steaks dropped on the floor, butter dipped in the dishwater.
[ترجمه گوگل]من کارهای وحشتناکی را دیده‌ام که با غذای مردم انجام می‌شود: استیک‌هایی که روی زمین ریخته می‌شوند، کره فرو رفته در آب ظرف‌شویی
[ترجمه ترگمان]چیزهای وحشتناکی را در غذای مردم دیده ام: استیک روی زمین افتاد، کره در آب آب فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اب ظرفشویی (اسم)
dishwater

انگلیسی به انگلیسی

• water in which dishes have been washed, dirty water
dishwater is water that plates, saucepans, and cutlery have been washed in.

پیشنهاد کاربران

اصطلاح رایج در مورد موی بلوند درهم برهم از نظر رنگ, یعنی بلوند تیره با رگه ها و ترکیب هایی از طلایی و قهوه ای

بپرس