1. he would rather die than to live dishonorably
او ترجیح می داد بمیرد ولی ناشرافتمندانه زندگی نکند.
2. The Count of Monte Cristo acts dishonorably to M. de Morcerf, and is justified by his son!
[ترجمه گوگل]کنت مونت کریستو نسبت به M de Morcerf بی شرف رفتار می کند و توسط پسرش توجیه می شود!
[ترجمه ترگمان]کنت دمونت کریس تو با مسی و کنت رفتار می کند مسی و مورس رف حق با اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنت دمونت کریس تو با مسی و کنت رفتار می کند مسی و مورس رف حق با اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He dishonorably exploited the poor by making them work for less pay.
[ترجمه گوگل]او با واداشتن آنها به کار با دستمزد کمتر از فقرا استثمار ناپسندی کرد
[ترجمه ترگمان]او با وادار کردن آن ها به کار برای پرداخت کم تر، از فقرا بهره برداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با وادار کردن آن ها به کار برای پرداخت کم تر، از فقرا بهره برداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I want to leave the trivial living on dishonorably of the human world, and soar with you in the vast starry sky.
[ترجمه گوگل]من میخواهم زندگی بیاهمیت و بیحرمتی را در جهان بشریت رها کنم و با تو در آسمان پر ستاره اوج بگیرم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم در آسمان پر ستاره و عظیم زندگی کنم و در آسمان پر ستاره پرواز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من می خواهم در آسمان پر ستاره و عظیم زندگی کنم و در آسمان پر ستاره پرواز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was dishonorably discharged.
[ترجمه گوگل]بی شرف ترخیص شد
[ترجمه ترگمان]اون اخراج به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون اخراج به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many agreed that the Prime Minister had in effect resigned dishonorably.
[ترجمه گوگل]بسیاری موافق بودند که نخست وزیر در واقع به طرز غیر شرافتی استعفا داده است
[ترجمه ترگمان]بسیاری توافق کردند که نخست وزیر در اثر استعفای خود استعفا داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری توافق کردند که نخست وزیر در اثر استعفای خود استعفا داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But within all this realm of choicelessness, we do choose how we shall live: courageously or in cowardice, honorably or dishonorably, with purpose or in drift.
[ترجمه گوگل]اما در میان این قلمرو بیانتخابی، ما انتخاب میکنیم که چگونه زندگی کنیم: شجاعانه یا بزدلانه، شرافتمندانه یا بی شرف، با هدف یا در حال حرکت
[ترجمه ترگمان]اما در تمام این قلمرو of، ما انتخاب می کنیم که چگونه زندگی کنیم: شجاعانه یا با شهامت، شرافتمندانه یا با شرافت، با هدف یا در حرکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما در تمام این قلمرو of، ما انتخاب می کنیم که چگونه زندگی کنیم: شجاعانه یا با شهامت، شرافتمندانه یا با شرافت، با هدف یا در حرکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I only need you to understand you a few words which the Chinese ancient people hand down: "rather to die honorably, to not live dishonorably"!
[ترجمه گوگل]من فقط به شما نیاز دارم که چند کلمه را که مردم باستان چین به شما منتقل می کنند درک کنید: "به جای اینکه شرافتمندانه بمیرید، بی شرف زندگی نکنید"!
[ترجمه ترگمان]من فقط به شما نیاز دارم که چند کلمه ای که مردم باستانی چینی به آن دست یافته اند را درک کنید: \"به جای اینکه شرافتمندانه بمیرم، تا زنده بمانم\"!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فقط به شما نیاز دارم که چند کلمه ای که مردم باستانی چینی به آن دست یافته اند را درک کنید: \"به جای اینکه شرافتمندانه بمیرم، تا زنده بمانم\"!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Why would Bell – a man whose good character was noted by all who knew him – behave so dishonorably?
[ترجمه گوگل]چرا بل - مردی که همه کسانی که او را میشناختند به شخصیت خوبش توجه کرده بودند - اینقدر بی شرف رفتار میکرد؟
[ترجمه ترگمان]چرا بل - مردی که شخصیت خوب او را از همه کسانی که او را می شناختند آگاه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا بل - مردی که شخصیت خوب او را از همه کسانی که او را می شناختند آگاه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The human has two kind of choices front the death: First, gives up the dignity living on dishonorably in the world; second, would rather die than surrender leaves a good name in the world.
[ترجمه گوگل]انسان در برابر مرگ دو نوع انتخاب دارد: اول اینکه از شرافتی که در دنیا زندگی بی شرمانه دارد صرف نظر کند دوم اینکه ترجیح میدهم بمیرم تا تسلیم شدن، نام خوبی در دنیا به جا بگذارد
[ترجمه ترگمان]انسان دو نوع انتخاب در جبهه مرگ دارد: اول، منزلت زندگی در dishonorably را از دست می دهد؛ دوم، ترجیح می دهد بمیرد تا اینکه تسلیم شدن یک نام خوب در جهان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انسان دو نوع انتخاب در جبهه مرگ دارد: اول، منزلت زندگی در dishonorably را از دست می دهد؛ دوم، ترجیح می دهد بمیرد تا اینکه تسلیم شدن یک نام خوب در جهان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید