1. the news that the commander had been shot disheartened the soldiers
خبر تیر خوردن فرمانده سربازان را دلسرد کرد.
2. Don't be disheartened by a single failure.
[ترجمه کوثر] از یک شکست دلسرد نشو|
[ترجمه گوگل]از یک شکست ناامید نشوید[ترجمه ترگمان]با یک شکست روبرو نشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was beginning to feel very disheartened.
[ترجمه گوگل]او کم کم داشت احساس ناامیدی می کرد
[ترجمه ترگمان]داشت افسرده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داشت افسرده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Those young men are too easily disheartened by difficulties.
[ترجمه گوگل]آن مردان جوان به راحتی از مشکلات ناامید می شوند
[ترجمه ترگمان]این مردان جوان خیلی زود از مشکلات ناامید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مردان جوان خیلی زود از مشکلات ناامید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She was disheartened at the result.
[ترجمه گوگل]او از نتیجه ناامید شد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه ناامید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نتیجه ناامید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She's easily disheartened by difficulties.
[ترجمه گوگل]او به راحتی از مشکلات ناامید می شود
[ترجمه ترگمان]به راحتی از مشکلات ناامید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به راحتی از مشکلات ناامید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was disheartened by their hostile reaction.
[ترجمه گوگل]او از واکنش خصمانه آنها ناامید شد
[ترجمه ترگمان]از عکس العمل خصمانه آن ها دلسرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از عکس العمل خصمانه آن ها دلسرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He felt disheartened at his failure.
[ترجمه گوگل]او از شکست خود احساس ناامیدی کرد
[ترجمه ترگمان]از این کار نومید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این کار نومید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The peasants were dismally disheartened by the long drought.
[ترجمه گوگل]دهقانان از خشکسالی طولانی مأیوس شده بودند
[ترجمه ترگمان]دهقانان از خشکسالی دراز نومید شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دهقانان از خشکسالی دراز نومید شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. News of another job rejection disheartened her badly.
[ترجمه گوگل]خبر رد شدن شغل دیگری او را به شدت ناامید کرد
[ترجمه ترگمان]خبر یکی دیگر از مشاغل به شدت او را ناامید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خبر یکی دیگر از مشاغل به شدت او را ناامید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was very disheartened by the results of the test.
[ترجمه گوگل]او از نتایج آزمایش بسیار ناامید شد
[ترجمه ترگمان]او از نتایج آزمایش ها ناامید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از نتایج آزمایش ها ناامید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The feeble applause disheartened us.
[ترجمه گوگل]تشویق ضعیف ما را ناامید کرد
[ترجمه ترگمان]صدای تشویق feeble ما را دلسرد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای تشویق feeble ما را دلسرد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Disheartened, she gathered her things together, locked the door behind her and drove home. Free agent, indeed!
[ترجمه گوگل]ناامید، وسایلش را جمع کرد، در را پشت سرش قفل کرد و به خانه رفت نماینده آزاد، در واقع!
[ترجمه ترگمان]سپس وسایلش را جمع کرد و در را پشت سرش بست و به خانه برگشت راستی مامور آزاد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس وسایلش را جمع کرد و در را پشت سرش بست و به خانه برگشت راستی مامور آزاد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He spent his days at home, too disheartened to even turn on his computer.
[ترجمه گوگل]او روزهایش را در خانه سپری می کرد، آنقدر ناامید بود که حتی کامپیوترش را هم روشن نمی کرد
[ترجمه ترگمان]او روزه ای خود را در خانه به سر برد، و نمی خواست کامپیوترش را عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او روزه ای خود را در خانه به سر برد، و نمی خواست کامپیوترش را عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید