1. Paul still tends to dish out unwanted advice.
[ترجمه گوگل]پل هنوز هم تمایل دارد توصیه های ناخواسته را کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]پاول همچنان توصیه می کند که توصیه های ناخواسته را رعایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاول همچنان توصیه می کند که توصیه های ناخواسته را رعایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We'll probably dish out some leaflets there too.
[ترجمه گوگل]احتمالاً در آنجا هم چند جزوه پخش خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]شاید هم مقداری از این اوراق را هم تهیه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید هم مقداری از این اوراق را هم تهیه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They dish out clean towels on Monday.
[ترجمه m] آنها دوشنبه حوله های تمیز را توزیع خواهند کرد|
[ترجمه گوگل]آنها روز دوشنبه حوله های تمیز می خورند[ترجمه ترگمان]روز دوشنبه حوله ها را تمیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Linzi is well qualified to dish out advice.
[ترجمه m] لینزی بسیار شایسته ی این است که مشاوره بدهد|
[ترجمه گوگل]لینزی برای ارائه مشاوره به خوبی واجد شرایط است[ترجمه ترگمان]Linzi به خوبی صلاحیت رسیدگی به این توصیه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Can you dish out the potatoes please?
[ترجمه m] آیا می توانید سیب زمینی را سرو کنید؟|
[ترجمه گوگل]میشه لطفا سیب زمینی ها رو بشورید؟[ترجمه ترگمان]میشه لطفا سیب زمینی رو درست کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He's very keen to dish out criticism.
[ترجمه m] او بسیار مشتاق است تا انتقاد کند|
[ترجمه گوگل]او بسیار مشتاق است که انتقادات را کنار بگذارد[ترجمه ترگمان]او بسیار مشتاق است که انتقاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wow, that vice president guy can sure dish out the guff!
[ترجمه گوگل]وای، آن مرد معاون رئیس جمهور مطمئناً می تواند غافلگیر شود!
[ترجمه ترگمان]واو، اون معاون رئیس جمهور می تونه حرف guff رو درست کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واو، اون معاون رئیس جمهور می تونه حرف guff رو درست کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When shall we dish out the important news release?
[ترجمه گوگل]چه زمانی انتشار اخبار مهم را منتشر کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چه زمانی این خبر مهم را منتشر خواهیم کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه زمانی این خبر مهم را منتشر خواهیم کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These massive (and expensive) gun platforms can dish out serious damage with pinpoint accuracy, but you need to protect them from enemy aircraft.
[ترجمه گوگل]این سکوهای اسلحه عظیم (و گران قیمت) می توانند آسیب های جدی را با دقت دقیق از بین ببرند، اما شما باید از آنها در برابر هواپیماهای دشمن محافظت کنید
[ترجمه ترگمان]این سکوهای اسلحه عظیم (و گران)می توانند خسارت جدی را با دقت دقیق مشخص کنند، اما شما باید از آن ها در برابر هواپیماهای دشمن محافظت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سکوهای اسلحه عظیم (و گران)می توانند خسارت جدی را با دقت دقیق مشخص کنند، اما شما باید از آن ها در برابر هواپیماهای دشمن محافظت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He can dish out as much criticism as he gets.
[ترجمه گوگل]او میتواند به اندازهای که انتقاد میکند، از او انتقاد کند
[ترجمه ترگمان]او می تواند هر قدر که می خواهد انتقاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او می تواند هر قدر که می خواهد انتقاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Grandmother asked me to dish out salad.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ از من خواست سالاد بخورم
[ترجمه ترگمان] مادربزرگ ازم خواست که سالاد رو درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مادربزرگ ازم خواست که سالاد رو درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Ann's mother asked her to dish out the beans.
[ترجمه گوگل]مادر ان از او خواست که لوبیاها را بپزد
[ترجمه ترگمان]مادر آن از او خواست تا لوبیا را درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مادر آن از او خواست تا لوبیا را درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Grandmother asked me to dish out the salad.
[ترجمه m] مادر بزرگ از من خواست تا سالاد را سرو کنم|
[ترجمه گوگل]مادربزرگ از من خواست سالاد را بپزم[ترجمه ترگمان] مادربزرگ ازم خواست که سالاد رو درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Doctors are short of time to listen and are therefore keen to dish out drugs whenever they can.
[ترجمه m] دکترها زمان کوتاهی دارند برای گوش دادن بنابراین تمایل دارند که هر وقت می توانند دارو تجویز کنند|
[ترجمه گوگل]پزشکان زمان کمی برای گوش دادن دارند و بنابراین مایلند هر زمان که بتوانند داروها را مصرف کنند[ترجمه ترگمان]پزشکان کمی وقت صرف گوش دادن می کنند و به همین دلیل مشتاق هستند که هر زمان که می توانند مواد مخدر را تهیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید