disgustedly


ازروی بیزاری، باتنفر

جمله های نمونه

1. "It's a little late for that," Ritter said disgustedly.
[ترجمه گوگل]ریتر با انزجار گفت: برای آن کمی دیر شده است
[ترجمه ترگمان]ریتر گفت: \" برای آن کمی دیر است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'This champagne is warm!', he said disgustedly.
[ترجمه گوگل]او با انزجار گفت: "این شامپاین گرم است!"
[ترجمه ترگمان]! این شامپاین گرمه با نفرت گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Julitis disgustedly cleaned it frorn her shoe with a stick.
[ترجمه گوگل]جولیتیس با انزجار آن را از روی کفشش با چوب تمیز کرد
[ترجمه ترگمان]با نفرت و نفرت کفش های خود را پاک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. " Oh, Pa,'she said disgustedly, " you talk like an Irishman! ".
[ترجمه گوگل]با انزجار گفت: "اوه، پا،" شما مثل یک ایرلندی صحبت می کنید! "
[ترجمه ترگمان]با نفرت گفت: اوه، پا پا، تو مثل یه ایرلندی حرف می زنی \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Get out of my office ,'the professor said disgustedly to the lazy student.
[ترجمه گوگل]استاد با تنفر به دانشجوی تنبل گفت: از دفتر من برو بیرون
[ترجمه ترگمان]استاد از روی نفرت به محصل تنبل گفت: از دفتر من بیرون برو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Disgustedly, she averted her eyes when they brought in the mutilated body of the horse.
[ترجمه گوگل]وقتی بدن مثله شده اسب را آوردند، با انزجار چشمانش را برگرداند
[ترجمه ترگمان]پس از آن که جسد ناقص اسب را آوردند، چشمان خود را به سوی او برگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Winston watched them disgustedly.
[ترجمه گوگل]وینستون با انزجار آنها را تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]و ین ستون با نفرت به آن ها نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Walking a few yards from the pit, I kicked disgustedly at the dirt.
[ترجمه گوگل]چند متری از گودال راه می رفتم، با انزجار لگدی به خاک زدم
[ترجمه ترگمان]چند متر دورتر از گودال قدم زدم و با نفرت به گرد و خاک لگد زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with repulsion and loathing

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: مُنزَجِرانه

⚫ نگارش به خط لاتین: Monzajerāne

⚫ آمیخته از: منزجر ( Disgusted ) و �‍انه� ( ly )

...
[مشاهده متن کامل]

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : disgust
اسم ( noun ) : disgust
صفت ( adjective ) : disgusting / disgusted
قید ( adverb ) : disgustingly / disgustedly

بپرس