disgorgement

جمله های نمونه

1. Of course, the court may still grant a disgorgement order merely where it is satisfied that an investor has been adversely affected.
[ترجمه گوگل]البته، دادگاه همچنان ممکن است صرفاً در مواردی که متقاعد شود که سرمایه گذار تحت تأثیر نامطلوب قرار گرفته است، حکم انصراف صادر کند
[ترجمه ترگمان]البته، دادگاه ممکن است همچنان یک دستور disgorgement را صادر کند، تنها جایی که متقاعد کننده است که سرمایه گذار به طور معکوس تحت تاثیر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Contrarily speaking, researches on the disgorgement of corporation in the corporate law are of insufficiency, at least not systemic.
[ترجمه گوگل]برعکس، تحقیقات در مورد انحراف شرکت در قوانین شرکت ناکافی است، حداقل سیستمی نیست
[ترجمه ترگمان]برعکس، تحقیقات در مورد the شرکت در قانون شرکت عبارتند از عدم کفایت، حداقل نه سیستماتیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The disgorgement damage for breach of contract does deter the opportunistic behaviors, and serves as a useful supplement of damages for interest in expectancy.
[ترجمه گوگل]خسارات ناشی از نقض قرارداد، رفتارهای فرصت طلبانه را منع می کند و به عنوان مکمل مفیدی برای خسارات برای سود در انتظار عمل می کند
[ترجمه ترگمان]خسارت disgorgement برای نقض قرارداد، رفتارهای فرصت طلبانه را مرعوب می سازد و به عنوان مکمل مفید جبران خسارت به امید به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to generalized understanding, disgorgement of corporation is an system both in the securities law and the corporate law.
[ترجمه گوگل]بر اساس درک تعمیم یافته، انحراف شرکت هم در قانون اوراق بهادار و هم در قانون شرکت یک سیستم است
[ترجمه ترگمان]با توجه به درک کلی، disgorgement شرکت یک سیستم هم در قانون اوراق بهادار و هم در قانون شرکتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The SEC hopes to impose a fine and disgorgement of the losses Cuban avoided by selling the shares. Lawyers for Cuban could not immediately be reached for comment.
[ترجمه گوگل]کمیسیون بورس و اوراق بهادار امیدوار است که جریمه ای اعمال کند و زیان هایی را که کوبایی ها با فروش سهام از آن اجتناب کرده اند، جبران کند وکلای کوبا نمی توانند فوراً برای اظهار نظر تماس بگیرند
[ترجمه ترگمان]کمیسیون بورس اوراق بهادار امیدوار است که با فروش سهام، یک جریمه و disgorgement از ضررهای کوبایی را تحمیل کند وکلای کوبایی ممکن است بلافاصله برای اظهار نظر در نظر گرفته نشوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fourth part is aimed at probing into the plights of disgorgement of corporation in application and the methods how to solve these problems.
[ترجمه گوگل]بخش چهارم با هدف کاوش در مصائب انحراف شرکت در کاربرد و روش های حل این مشکلات است
[ترجمه ترگمان]بخش چهارم با هدف کاوش در the of شرکت در کاربرد و روش های حل این مشکلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The second part is entitled by the analysis of the legal character of the disgorgement of corporation.
[ترجمه گوگل]عنوان بخش دوم، تحلیل ماهیت حقوقی انحلال شرکت است
[ترجمه ترگمان]بخش دوم با تجزیه و تحلیل شخصیت حقوقی disgorgement شرکت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "It is necessary to preserve the funds in the event of disgorgement or restitution, " it notes.
[ترجمه گوگل]وی خاطرنشان می کند: "در صورت رد یا استرداد وجوه باید حفظ شود "
[ترجمه ترگمان]این سند اشاره می کند: \" حفظ سرمایه در صورت عدم تحویل یا جبران خسارت ضروری است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bank will pay an additional $180 million in disgorgement of profits from its cross-border banking business, as well as $400 million in U. S. tax-related payments.
[ترجمه گوگل]این بانک 180 میلیون دلار اضافی از سود حاصل از تجارت بانکی فرامرزی خود و همچنین 400 میلیون دلار در پرداخت های مالیاتی ایالات متحده پرداخت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این بانک به مبلغ ۱۸۰ میلیون دلار دیگر سود حاصل از تجارت برون مرزی بانکی خود و نیز ۴۰۰ میلیون دلار در سال پرداخت خواهد کرد اس پرداخت های مربوط به مالیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• vomiting, throwing up; yielding, act of giving up something; forceful ejection

پیشنهاد کاربران