disfranchise
/dɪsˈfrænt͡ʃaɪz//dɪsˈfrænt͡ʃaɪz/
معنی: از حق رای یا انتخاب محروم کردن
معانی دیگر: از حقوق شهروندی محروم کردن (به ویژه از حق رای)، از حقوق اجتماعی محروم کردن، (از امتیاز یا حق ویژه ای) محروم کردن، امتیاز زدایی کردن، جواز و حقوق انحصاری را (از شخص یا موسسه) پس گرفتن، از عضویت برکنار کردن