disencumbered


معنی: سبکبار

مترادف ها

سبکبار (صفت)
carefree, unencumbered, lightly loaded, disburdened, disencumbered, light-hearted

پیشنهاد کاربران

to free from encumbrances
برای رها شدن از فشار/محدودیت/تحمیل
Encumbrance: چیزی یا کسی که دست و پاگیر/محدود کننده/اجبار کننده/زورگو است.
encumber: زور/اجبار/محدودیت

بپرس