1. He disencumbered her mind of cares.
[ترجمه گوگل]او ذهن او را از نگرانی ها دور کرد
[ترجمه ترگمان]اهمیت نمی داد که چه اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اهمیت نمی داد که چه اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He helped disencumber her of her worries.
[ترجمه گوگل]او به او کمک کرد تا از نگرانی هایش خلاص شود
[ترجمه ترگمان]او به او کمک کرد تا نگرانی های او را برطرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به او کمک کرد تا نگرانی های او را برطرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He has been disencumbered of his armor.
[ترجمه گوگل]او از زره خود خلع شده است
[ترجمه ترگمان]او نجات یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نجات یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She disencumbered him of his baggage.
[ترجمه گوگل]او را از چمدانش جدا کرد
[ترجمه ترگمان]او را از وسایل خود نجات داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را از وسایل خود نجات داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. How can you just disencumber Oh?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید اوه را از بین ببرید؟
[ترجمه ترگمان]چطور می تونی این کار رو بکنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چطور می تونی این کار رو بکنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. How can you disencumber Oh?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید اوه را از بین ببرید؟
[ترجمه ترگمان]چطور می تونی این کار رو بکنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چطور می تونی این کار رو بکنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I often am trouble of a few things, how can you disencumber?
[ترجمه گوگل]من اغلب با چند چیز مشکل دارم، چگونه می توانی آن را از بین ببری؟
[ترجمه ترگمان]من اغلب برای چند تا چیز مشکل دارم، تو چطور می توانی این کار را بکنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من اغلب برای چند تا چیز مشکل دارم، تو چطور می توانی این کار را بکنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید