ریختن (فعل)infuse, pour, found, lave, besprinkle, shed, cast, splash, bestrew, strew, decant, dust, melt, disembogue, disgorgeخالی شدن (فعل)disembogueجاری شدن (فعل)pour, rill, stream, run, trill, flux, disembogue, gush, emanate
[زمین شناسی] ریختن، تخلیه تخلیه آب درون یک خروجی یا به دورن یک توده آب گیر، مانند رودی که به اقیانوس می ریزد. مقایسه شود با :bogue .