1. A disembodied voice sounded from the back of the cabin.
[ترجمه گوگل]از پشت کابین صدای بی تنی به گوش رسید
[ترجمه ترگمان]صدای بی صدایی از پشت کلبه به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای بی صدایی از پشت کلبه به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His death disembodied his spirits.
[ترجمه گوگل]مرگ او روح او را از بین برد
[ترجمه ترگمان]مرگ او روح او را از بین برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرگ او روح او را از بین برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The troops were disembodied after the war.
[ترجمه گوگل]نیروها بعد از جنگ از بدن خارج شدند
[ترجمه ترگمان]این نیروها پس از جنگ عاری از سکنه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نیروها پس از جنگ عاری از سکنه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Disembodied voices could be heard in the darkness.
[ترجمه گوگل]صداهای بی تن در تاریکی به گوش می رسید
[ترجمه ترگمان]صدای Disembodied در تاریکی شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای Disembodied در تاریکی شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The snake makes it wriggle so that the apparently disembodied filament appears to be some kind of succulent worm.
[ترجمه گوگل]مار باعث میشود بچرخد به طوری که رشته ظاهراً بیجسم نوعی کرم آبدار به نظر میرسد
[ترجمه ترگمان]مار به این شکل پیچ وتاب می خورد و به نظر می رسد که رشته بدون شی نوعی کرم آبدار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مار به این شکل پیچ وتاب می خورد و به نظر می رسد که رشته بدون شی نوعی کرم آبدار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cleaners working in the tunnels between Kelvinbridge and Hillhead Stations used to report hearing disembodied voices of women singing.
[ترجمه گوگل]نظافتچیهایی که در تونلهای بین ایستگاههای کلوینبریج و هیلهد کار میکردند، از شنیدن صدای بیجسم زنان در حال آواز خواندن گزارش میدادند
[ترجمه ترگمان]Cleaners که در تونل ها بین ایستگاه های Kelvinbridge و Hillhead کار می کردند، برای گزارش شنیدن صداهای نامشخص زنان در حال آواز خواندن استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Cleaners که در تونل ها بین ایستگاه های Kelvinbridge و Hillhead کار می کردند، برای گزارش شنیدن صداهای نامشخص زنان در حال آواز خواندن استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Rawls's representative agent is portrayed as a disembodied party devoid of any substantive human characteristics except rationality.
[ترجمه گوگل]نماینده رالز بهعنوان حزبی بیجسم و عاری از هر گونه ویژگی اساسی انسانی به جز عقلانیت به تصویر کشیده میشود
[ترجمه ترگمان]نماینده نماینده Rawls به عنوان یک حزب مجرد عاری از هرگونه ویژگی اساسی انسانی به جز عقلانیت به تصویر کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نماینده نماینده Rawls به عنوان یک حزب مجرد عاری از هرگونه ویژگی اساسی انسانی به جز عقلانیت به تصویر کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Yet, however disembodied, these are still transactions involving foreign capital.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر چند بیجسم، این معاملات همچنان شامل سرمایه خارجی است
[ترجمه ترگمان]با این وجود، با این حال، این ها هنوز در حال انجام معاملات با سرمایه گذاران خارجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این وجود، با این حال، این ها هنوز در حال انجام معاملات با سرمایه گذاران خارجی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. D'Arcy punched the intercom button and introduced himself to the disembodied Oriental voice at the other end.
[ترجمه گوگل]دارسی دکمه مخابره داخلی را کوبید و خود را با صدای بیجسم شرقی در انتهای دیگر معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]د Arcy با مشت دگمه تلفن داخلی را زد و خود را به صدای شرقی و بی روح در آن طرف معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]د Arcy با مشت دگمه تلفن داخلی را زد و خود را به صدای شرقی و بی روح در آن طرف معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some believe the dead return to earth as disembodied spirits.
[ترجمه گوگل]برخی بر این باورند که مردگان به عنوان ارواح بیجسم به زمین بازمیگردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها اعتقاد دارند که مردگان به شکل روح بی عاری از بدن به زمین باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها اعتقاد دارند که مردگان به شکل روح بی عاری از بدن به زمین باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Shirley MacLaine, according to her autobiography, similarly relies on contacting disembodied entities through various mediums.
[ترجمه گوگل]شرلی مکلین، طبق زندگینامه خود، به طور مشابه بر تماس با موجودات بیجسم از طریق رسانههای مختلف تکیه میکند
[ترجمه ترگمان]شرلی MacLaine با توجه به زندگینامه خود به همین ترتیب به تماس با نهاده ای مجرد از طریق رسانه های مختلف وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرلی MacLaine با توجه به زندگینامه خود به همین ترتیب به تماس با نهاده ای مجرد از طریق رسانه های مختلف وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He suddenly turned his head as though a disembodied finger had tapped his shoulder.
[ترجمه گوگل]ناگهان سرش را چرخاند، انگار که انگشتی بیجسم به شانهاش ضربه زده است
[ترجمه ترگمان]ناگهان سرش را طوری چرخاند که انگار یک انگشت بی خال روی شانه او ضربه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناگهان سرش را طوری چرخاند که انگار یک انگشت بی خال روی شانه او ضربه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And Notes from Underground is precisely such a fable of disembodied consciousness.
[ترجمه گوگل]و Notes from Underground دقیقاً چنین افسانه ای از آگاهی بی جسم است
[ترجمه ترگمان]و نکات زیر زمینی دقیقا داستانی از آگاهی بی روحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و نکات زیر زمینی دقیقا داستانی از آگاهی بی روحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An order from a disembodied voice.
[ترجمه گوگل]دستوری از صدای بی تن
[ترجمه ترگمان]یک دستور از یک صدای بی روح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دستور از یک صدای بی روح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید