1. discretion is the better part of valor
بهترین بخش شجاعت احتیاط است،آدم دلیر باید محتاط باشد
2. at the discretion of
به صلاحدید،به داوری،به اختیار،به میل
3. use care and discretion in your choice of an assistant!
در گزینش معاون خود دقت و احتیاط به کار ببر.
4. you have been given the discretion to choose your own staff
به شما اختیار داده شده است که کارمندان خود را شخصا انتخاب کنید.
5. the age (or years) of discretion
سن کمال،سنین تجربه و پختگی
6. you can spend the money at your own discretion
شما می توانید پول را به صلاحدید خود خرج کنید.
7. it is a matter that i cannot leave to anyone else's discretion
این چیزی است که من نمی توانم به داوری کسی دیگری واگذار کنم.
8. The awards are made at the discretion of the committee.
[ترجمه گوگل]جوایز به تشخیص کمیته انجام می شود
[ترجمه ترگمان]این جوایز به صلاحدید کمیته ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این جوایز به صلاحدید کمیته ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When exercising its discretion, the court will have regard to all the circumstances.
[ترجمه گوگل]دادگاه هنگام اعمال صلاحدید خود به همه شرایط توجه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]دادگاه وقتی به صلاحدید خود عمل می کند در تمام شرایط حاضر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دادگاه وقتی به صلاحدید خود عمل می کند در تمام شرایط حاضر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The school governors have absolute discretion over which pupils they admit.
[ترجمه سید امین جهان بخت] مدیران مدرسه در پذیرش دانش آموزان خود اختیار تام دارند|
[ترجمه گوگل]مدیران مدارس در مورد پذیرش دانشآموزان اختیار مطلق دارند[ترجمه ترگمان]مدیران مدرسه باید احتیاط مطلق خود را نسبت به آن ها ثابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Discretion is not Jeremy's strong point.
[ترجمه Hamid] احتیاط نقطه قوت جرمی نیست|
[ترجمه گوگل]احتیاط نقطه قوت جرمی نیست[ترجمه ترگمان]اینکه حق با \"احتیاط\" نیست حق با \"جرمی\" نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Leon is the very soul of discretion.
[ترجمه گوگل]لئون همان روح احتیاط است
[ترجمه ترگمان]لئون خیلی احتیاط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لئون خیلی احتیاط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The judge exercised his discretion rightly to admit the evidence.
[ترجمه گوگل]قاضی به درستی از صلاحدید خود برای اعتراف شواهد استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]قاضی خیلی احتیاط کرده بود تا مدارک را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قاضی خیلی احتیاط کرده بود تا مدارک را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Promotions are left to the discretion of the supervisor.
[ترجمه گوگل]ترفیعات به صلاحدید ناظر واگذار می شود
[ترجمه ترگمان]promotions برای مراقبت از سرپرست باقی موندن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]promotions برای مراقبت از سرپرست باقی موندن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Discretion in speech is more than eloquence.
[ترجمه گوگل]تدبیر در گفتار بیش از فصاحت است
[ترجمه ترگمان]بینش و بینش در سخنرانی بیش از فصاحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بینش و بینش در سخنرانی بیش از فصاحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. You must use your own discretion.
[ترجمه گوگل]شما باید از اختیار خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]باید از احتیاط خودت استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید از احتیاط خودت استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید