discoverer

/ˌdɪˈskəvərər//dɪˈskʌvərə/

معنی: یابنده، کاشف، پی برنده
معانی دیگر: کاشف، یابنده، پی برنده

جمله های نمونه

1. He was the discoverer of the element radium.
[ترجمه گوگل]او کاشف عنصر رادیوم بود
[ترجمه ترگمان]او کاشف عامل رادیوم در آلمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The discoverer claimed the island for the nation.
[ترجمه گوگل]کاشف این جزیره را برای ملت ادعا کرد
[ترجمه ترگمان]کاشف این جزیره را برای ملت ادعا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tasmania was named after its discoverer, A . J . Tasman.
[ترجمه گوگل]تاسمانی به افتخار کاشف آن، A نامگذاری شد جی تاسمان
[ترجمه ترگمان]تاسمانی بعد از کاشف آن نام گذاری شد جی تاسمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was the lucky discoverer of a very valuable painting.
[ترجمه گوگل]من کاشف خوش شانس یک نقاشی بسیار ارزشمند بودم
[ترجمه ترگمان]من کاشف خوش شانس بودم که یه نقاشی خیلی ارزشمند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was the lucky discoverer of a very valuable painting. WHICH WORD?
[ترجمه گوگل]من کاشف خوش شانس یک نقاشی بسیار ارزشمند بودم کدام کلمه؟
[ترجمه ترگمان]من کاشف خوش شانس بودم که یه نقاشی خیلی ارزشمند چه حرفی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The discoverer of the Pacific walked " valorous and serene " into the public square and was beheaded.
[ترجمه گوگل]کاشف اقیانوس آرام "شجاعانه و آرام" به میدان عمومی رفت و سرش را بریدند
[ترجمه ترگمان]کاشف اقیانوس آرام \"دلیرانه و serene\" وارد میدان عمومی شد و سرش بریده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sedna's discoverer, Mike Brown of Caltech, noted in a Discover magazine article that Sedna's location doesn't make sense.
[ترجمه گوگل]کاشف سدنا، مایک براون از کلتک، در مقاله ای در مجله Discover اشاره کرد که مکان سدنا منطقی نیست
[ترجمه ترگمان]کاشف Sedna، مایک براون از Caltech به مقاله ای در مجله Discover اشاره کرد که مکان Sedna منطقی به نظر نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One of only 2 natural dyes whose discoverer is known, it yields a yellow, brighter than fustic, and is from the inner bark of No. American oak.
[ترجمه گوگل]یکی از تنها 2 رنگ طبیعی که کاشف آن شناخته شده است، رنگ زرد، درخشان تر از فوستیک به دست می دهد و از پوست داخلی بلوط آمریکایی شماره است
[ترجمه ترگمان]یکی از ۲ رنگ طبیعی که کاشف آن مشهور است، زرد، روشن تر از fustic است و از پوست درونی درخت بلوط آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tasmania was named after his discoverer, A . J . Tasman.
[ترجمه گوگل]تاسمانی به نام کاشف او، A جی تاسمان
[ترجمه ترگمان]تاسمانی بعد از کاشف او به نام آ جی تاسمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tasmania was named after its discoverer A . J.
[ترجمه گوگل]نام تاسمانی به نام کاشف آن A جی
[ترجمه ترگمان]تاسمانی بعد از کاشف آن نام گذاری شد جی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Columbus was the discoverer of the New Continent.
[ترجمه گوگل]کلمب کاشف قاره جدید بود
[ترجمه ترگمان]کریستوف کلمب، کاشف قاره جدید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This island was named after his discoverer.
[ترجمه گوگل]این جزیره به نام کاشف او نامگذاری شده است
[ترجمه ترگمان]این جزیره به نام کشف او نام داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Also known as Keenan's system (for its discoverer) and Arp 10 the interacting galaxy pair is some 17 million light-years away in the constellation Ursa Major.
[ترجمه گوگل]این جفت کهکشان متقابل با نام‌های منظومه کینان (برای کاشف آن) و Arp 10 نیز در فاصله 17 میلیون سال نوری از ما در صورت فلکی دب اکبر قرار دارند
[ترجمه ترگمان]همچنین به عنوان سیستم کینان (برای کاشف آن)و آرپ ۱۰ این جفت کهکشان تعامل کننده، حدود ۱۷ میلیون سال نوری در صورت فلکی خرس بزرگ قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sir Alexander Fleming, Scottish bacteriologist and discoverer of penicillin, was born in Ayrshire.
[ترجمه گوگل]سر الکساندر فلمینگ، باکتری شناس اسکاتلندی و کاشف پنی سیلین، در ایرشایر به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]سر الکساندر فلمینگ، کاشف اسکاتلندی و کاشف پنی سیلین در Ayrshire به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یابنده (اسم)
find, getter, discovery, finding, detector, finder, discoverer

کاشف (اسم)
pathfinder, discoverer

پی برنده (اسم)
discoverer

انگلیسی به انگلیسی

• one who discovers, one who finds
the discoverer of something is the first person to find out about it.

پیشنهاد کاربران

بپرس