1. i must apologize for my son's discourtesy
باید بابت بی ادبی پسرم پوزش بخواهم.
2. I was amazed by their discourtesy and lack of professionalism.
[ترجمه گوگل]من از بی ادبی و عدم حرفه ای بودن آنها شگفت زده شدم
[ترجمه ترگمان]من از discourtesy و نبود حرفه ای گری آن ها شگفت زده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از discourtesy و نبود حرفه ای گری آن ها شگفت زده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I must apologize for my discourtesy in arriving late.
[ترجمه گوگل]باید بابت بی ادبی که دیر رسیدم عذرخواهی کنم
[ترجمه ترگمان]معذرت می خواهم که دیر رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معذرت می خواهم که دیر رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was accounted great discourtesy to put any question to a guest before his wants had been satisfied.
[ترجمه گوگل]این بی ادبی بزرگ به حساب می آمد که هر سوالی را از یک مهمان قبل از برآورده شدن خواسته هایش مطرح کند
[ترجمه ترگمان]این بی ادبی ناشی از این بود که قبل از اینکه خواسته شود کسی را به عنوان مهمان دعوت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بی ادبی ناشی از این بود که قبل از اینکه خواسته شود کسی را به عنوان مهمان دعوت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Examples might include complaints about excessive delay, errors, discourtesy or the way in which the Revenue has exercised discretion.
[ترجمه گوگل]مثالها ممکن است شامل شکایتهایی در مورد تاخیر زیاد، اشتباهات، بیتفاوتی یا روشی باشد که درآمد از آن صلاحدید خود را اعمال کرده است
[ترجمه ترگمان]مثال ها ممکن است شامل شکایاتی در مورد تاخیر بیش از حد، خطاها، discourtesy و یا روشی باشد که در آن درآمد دارای اختیار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثال ها ممکن است شامل شکایاتی در مورد تاخیر بیش از حد، خطاها، discourtesy و یا روشی باشد که در آن درآمد دارای اختیار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He apologised for his discourtesy but denied using the F-word or calling the policemen "plebs".
[ترجمه گوگل]او به دلیل بی ادبی خود عذرخواهی کرد، اما استفاده از کلمه F یا نامیدن پلیس ها را رد کرد
[ترجمه ترگمان]او از discourtesy عذرخواهی کرد، اما استفاده از لفظ F را انکار کرد و یا آن را \"پلبها\" خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از discourtesy عذرخواهی کرد، اما استفاده از لفظ F را انکار کرد و یا آن را \"پلبها\" خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She felt she had committed a discourtesy.
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که مرتکب بی ادبی شده است
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که این بی ادبی را مرتکب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که این بی ادبی را مرتکب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was insensitive to all kinds of discourtesy.
[ترجمه گوگل]نسبت به انواع بی ادبی بی احساس بود
[ترجمه ترگمان]او نسبت به هر نوع بی ادبی بی اعتنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نسبت به هر نوع بی ادبی بی اعتنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The customer complained to the manager of the discourtesy of an assistant.
[ترجمه گوگل]مشتری از بی ادبی دستیار به مدیر شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]مشتری از مدیر of یک دستیار شاکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشتری از مدیر of یک دستیار شاکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is the first time for me to see this kind of discourtesy.
[ترجمه گوگل]اولین بار است که این نوع بی ادبی را می بینم
[ترجمه ترگمان]برای من اولین بار است که این نوع of را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای من اولین بار است که این نوع of را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If you don't agree that the lack of at least a README is a fundamental discourtesy, that's fine--we can disagree on that point.
[ترجمه گوگل]اگر موافق نیستید که فقدان حداقل README یک بی ادبی اساسی است، خوب است - ما می توانیم در این مورد اختلاف نظر داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]اگر موافق نیستید که فقدان حداقل یک README یک چالش اساسی است، آن خوب است - - ما می توانیم در این نقطه با هم مخالفت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر موافق نیستید که فقدان حداقل یک README یک چالش اساسی است، آن خوب است - - ما می توانیم در این نقطه با هم مخالفت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. During the National Civic Virtues Month, all the cities should and banish disarray and discourtesy.
[ترجمه گوگل]در طول ماه ملی فضایل مدنی، همه شهرها باید بی نظمی و بی ادبی را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]در طی ماه Virtues مدنی ملی، همه شهرها باید آشفته و آشفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طی ماه Virtues مدنی ملی، همه شهرها باید آشفته و آشفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. During the National Civil Virtues Month, all the cities must and banish disarray and discourtesy.
[ترجمه گوگل]در طول ماه ملی فضایل مدنی، همه شهرها باید بی نظمی و بی ادبی را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]در طی ماه ملی \"فضیلت\"، همه شهرها باید آشفته و آشفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طی ماه ملی \"فضیلت\"، همه شهرها باید آشفته و آشفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید