discountenance

/dɪsˈkaʊntənəns//dɪsˈkaʊntɪnəns/

معنی: بد دانستن، تصویب نکردن، نپسندیدن
معانی دیگر: شرمنده کردن، خجل کردن، از روبردن، خیط کردن، شرمندگی، خجلت، خیطی، تایید نکردن، مورد پشتیبانی قرار ندادن، (از نفوذ خود علیه چیزی استفاده نکردن) لطف نکردن، روگرداندن

جمله های نمونه

1. the government's actions gave discouragement and discountenance to the communist and terrorist elements
اقدامات دولت عوامل کمونیست و تروریست را دچار نومیدی و بی اعتباری کرد.

مترادف ها

بد دانستن (فعل)
irk, loathe, proscribe, dispraise, deprecate, discountenance

تصویب نکردن (فعل)
disapprove, discountenance

نپسندیدن (فعل)
reject, discountenance

انگلیسی به انگلیسی

• shame, embarrass; show disapproval

پیشنهاد کاربران

بپرس