1. Berger sees a discontinuity between the social psychology of Cooley and Mead and that of Freud.
[ترجمه گوگل]برگر بین روانشناسی اجتماعی کولی و مید و فروید ناپیوستگی می بیند
[ترجمه ترگمان]برگر یک ناپیوستگی بین روان شناسی اجتماعی کولی و مید و نیز فروید را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برگر یک ناپیوستگی بین روان شناسی اجتماعی کولی و مید و نیز فروید را می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And most recently, Freud eliminated the discontinuity between the rational world of the ego and the irrational world of the unconscious.
[ترجمه گوگل]و اخیراً، فروید ناپیوستگی بین دنیای عقلانی ایگو و جهان غیرمنطقی ناخودآگاه را از بین برد
[ترجمه ترگمان]و اخیرا، فروید ناپیوستگی بین دنیای عقلی ضمیر و دنیای غیرمنطقی ضمیر ناخودآگاه را حذف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و اخیرا، فروید ناپیوستگی بین دنیای عقلی ضمیر و دنیای غیرمنطقی ضمیر ناخودآگاه را حذف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Policy discontinuity frustrated industrialists and investors who wished to engage in forward planning: they could not anticipate stability in government programs.
[ترجمه گوگل]عدم تداوم سیاست، صنعتگران و سرمایه گذارانی را که مایل به مشارکت در برنامه ریزی آینده بودند، ناامید کرد: آنها نمی توانستند ثبات در برنامه های دولت را پیش بینی کنند
[ترجمه ترگمان]discontinuity سیاست، صنعتگران و سرمایه گذاران ناامید که تمایل به مشارکت در برنامه ریزی پیش رو داشتند: آن ها نمی توانستند ثبات در برنامه های دولتی را پیش بینی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]discontinuity سیاست، صنعتگران و سرمایه گذاران ناامید که تمایل به مشارکت در برنامه ریزی پیش رو داشتند: آن ها نمی توانستند ثبات در برنامه های دولتی را پیش بینی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In this case, the discontinuity in the electromagnetic components causes impulsive gravitational waves to be generated.
[ترجمه گوگل]در این حالت، ناپیوستگی در اجزای الکترومغناطیسی باعث ایجاد امواج گرانشی ضربه ای می شود
[ترجمه ترگمان]در این حالت، ناپیوستگی در مولفه های الکترومغناطیسی باعث ایجاد امواج گرانشی آنی می شود که تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این حالت، ناپیوستگی در مولفه های الکترومغناطیسی باعث ایجاد امواج گرانشی آنی می شود که تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Opponents of this interpretation had to stress the discontinuity of the development in order to undermine the plausibility of evolutionism.
[ترجمه گوگل]مخالفان این تفسیر باید بر عدم تداوم توسعه تأکید می کردند تا معقول بودن تکامل گرایی را تضعیف کنند
[ترجمه ترگمان]مخالفان این تفسیر باید بر ناپیوستگی توسعه تاکید کنند تا این امکان را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مخالفان این تفسیر باید بر ناپیوستگی توسعه تاکید کنند تا این امکان را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Animals cope with discontinuity in various ways.
[ترجمه گوگل]حیوانات به طرق مختلف با ناپیوستگی کنار می آیند
[ترجمه ترگمان]حیوانات به روش های مختلف با ناپیوستگی مواجه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حیوانات به روش های مختلف با ناپیوستگی مواجه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I believe that the major discontinuity lies in the discursive forms through which positions of racial superiority are constructed.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که گسست عمده در اشکال گفتمانی نهفته است که از طریق آنها موقعیت های برتری نژادی ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]به عقیده من ناپیوستگی اصلی در اشکال قیاسی است که از طریق آن موقعیت های برتری نژادی ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عقیده من ناپیوستگی اصلی در اشکال قیاسی است که از طریق آن موقعیت های برتری نژادی ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The discontinuity this time stems from the child-rearing practices found in this particular setting.
[ترجمه گوگل]ناپیوستگی این بار ناشی از شیوه های فرزندپروری است که در این محیط خاص یافت می شود
[ترجمه ترگمان]ناپیوستگی این بار از روش های پرورش کودک در این محیط خاص سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناپیوستگی این بار از روش های پرورش کودک در این محیط خاص سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Next, Darwin eliminated the discontinuity between human beings and the rest of the organic world.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد داروین ناپیوستگی بین انسان و بقیه جهان ارگانیک را از بین برد
[ترجمه ترگمان]سپس داروین ناپیوستگی بین انسان ها و بقیه دنیای ارگانیک را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس داروین ناپیوستگی بین انسان ها و بقیه دنیای ارگانیک را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. First, Copernicus eliminated the discontinuity between the terrestrial world and the rest of the physical universe.
[ترجمه گوگل]اول، کوپرنیک ناپیوستگی بین جهان زمین و بقیه جهان فیزیکی را از بین برد
[ترجمه ترگمان]نخست، کوپرنیک the بین جهان خاکی و بقیه جهان فیزیکی را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نخست، کوپرنیک the بین جهان خاکی و بقیه جهان فیزیکی را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And every crisis is a discontinuity from one partial equilibrium state to another within what scenario analysts call a "cone of possibilities. "
[ترجمه گوگل]و هر بحرانی یک ناپیوستگی از یک حالت تعادل جزئی به حالت تعادل جزئی است که تحلیلگران سناریویی آن را "مخروط احتمالات" می نامند
[ترجمه ترگمان]و هر بحران یک ناپیوستگی از یک وضعیت تعادل نسبی به دیگری است که در آن تحلیل گران یک \"مخروط احتمالات\" می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و هر بحران یک ناپیوستگی از یک وضعیت تعادل نسبی به دیگری است که در آن تحلیل گران یک \"مخروط احتمالات\" می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Such a discontinuity or stress raiser causes a local increase of stress.
[ترجمه گوگل]چنین ناپیوستگی یا افزایش دهنده استرس باعث افزایش موضعی استرس می شود
[ترجمه ترگمان]چنین a یا raiser استرس باعث افزایش تنش موضعی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنین a یا raiser استرس باعث افزایش تنش موضعی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The reflection wave Pm on Moho discontinuity in 104 - 180 km is 7 - 10 times greater than Pg wave.
[ترجمه گوگل]موج بازتابی Pm در ناپیوستگی موهو در 104 - 180 کیلومتر 7 تا 10 برابر بیشتر از موج Pg است
[ترجمه ترگمان]موج انعکاسی در ناپیوستگی moho در ۱۰۴ - ۱۸۰ کیلومتر ۷ - ۱۰ برابر بیشتر از موج Pg است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موج انعکاسی در ناپیوستگی moho در ۱۰۴ - ۱۸۰ کیلومتر ۷ - ۱۰ برابر بیشتر از موج Pg است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For simplification, it is often neglected when the discontinuity is not severe.
[ترجمه گوگل]برای ساده سازی، زمانی که ناپیوستگی شدید نیست، اغلب نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]برای ساده سازی، اغلب نادیده گرفته می شود که ناپیوستگی شدید نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای ساده سازی، اغلب نادیده گرفته می شود که ناپیوستگی شدید نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید