1. she wanted to discontinue her education
او می خواست از تحصیل دست بکشد.
2. i am planning to discontinue my subscription
خیال دارم آبونمان خود را قطع کنم.
3. They threatened to discontinue buying it.
[ترجمه ترجمه رادین] آنها تهدید کردند که خرید آن را متوقف خواهند کرد.|
[ترجمه گوگل]آنها تهدید کردند که خرید آن را متوقف خواهند کرد[ترجمه ترگمان]آن ها تهدید کردند که خرید را متوقف کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Do not discontinue the treatment without consulting your doctor.
[ترجمه گوگل]بدون مشورت با پزشک، درمان را قطع نکنید
[ترجمه ترگمان]بدون مشورت با دکتر، درمان رو ادامه نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون مشورت با دکتر، درمان رو ادامه نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'll have to discontinue these weekly visits.
[ترجمه گوگل]من باید این بازدیدهای هفتگی را متوقف کنم
[ترجمه ترگمان]من باید این ملاقات های هفتگی را ادامه بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من باید این ملاقات های هفتگی را ادامه بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This magazine will discontinue next week.
[ترجمه گوگل]این مجله هفته آینده متوقف می شود
[ترجمه ترگمان]این مجله هفته آینده پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مجله هفته آینده پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It was decided to discontinue the treatment after three months.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفته شد پس از سه ماه درمان قطع شود
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته شد که این درمان پس از سه ماه قطع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته شد که این درمان پس از سه ماه قطع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Does Compact persuade employers to discontinue discriminatory practices?
[ترجمه گوگل]آیا Compact کارفرمایان را متقاعد می کند که اقدامات تبعیض آمیز را متوقف کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا فشرده کردن کارفرمایان برای متوقف کردن اقدامات تبعیض آمیز به کارفرمایان کمک می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا فشرده کردن کارفرمایان برای متوقف کردن اقدامات تبعیض آمیز به کارفرمایان کمک می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If he were to discontinue treatment and merely make the child comfortable, the courts would not find him guilty of manslaughter.
[ترجمه گوگل]اگر او درمان را قطع کند و فقط کودک را راحت کند، دادگاه او را به قتل عمد مجرم نمیداند
[ترجمه ترگمان]اگر او بخواهد درمان را قطع کند و فقط کودک را راحت کند، دادگاه او را به جرم قتل غیرعمد محکوم نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر او بخواهد درمان را قطع کند و فقط کودک را راحت کند، دادگاه او را به جرم قتل غیرعمد محکوم نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Government must discontinue their stupid propaganda about empty properties and do something about them.
[ترجمه گوگل]دولت باید از تبلیغات احمقانه خود در مورد املاک خالی دست بردارد و کاری در مورد آنها انجام دهد
[ترجمه ترگمان]دولت باید تبلیغات احمقانه خود را درباره اموال خالی قطع کند و کاری در مورد آن ها انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت باید تبلیغات احمقانه خود را درباره اموال خالی قطع کند و کاری در مورد آن ها انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They petitioned the municipal authorities several times to discontinue the arrangement.
[ترجمه گوگل]آنها چندین بار از مقامات شهرداری درخواست کردند که این ترتیب را متوقف کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها چندین بار از مقامات شهرداری درخواست کردند تا این ترتیبات را متوقف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها چندین بار از مقامات شهرداری درخواست کردند تا این ترتیبات را متوقف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And half the patients who discontinue medication suffer a relapse within six months, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت و نیمی از بیمارانی که دارو را قطع می کنند در عرض شش ماه دچار عود می شوند
[ترجمه ترگمان]او گفت که نیمی از بیمارانی که این دارو را قطع می کنند در عرض شش ماه دچار این بیماری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او گفت که نیمی از بیمارانی که این دارو را قطع می کنند در عرض شش ماه دچار این بیماری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Sandoz and CoCensys have mutually agreed to discontinue their agreement after its March expiration.
[ترجمه گوگل]Sandoz و CoCensys متقابلاً توافق کردند که توافق خود را پس از پایان ماه مارس متوقف کنند
[ترجمه ترگمان]Sandoz و CoCensys به طور متقابل توافق کرده اند که پس از انقضای ماه مارس این توافقنامه را قطع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Sandoz و CoCensys به طور متقابل توافق کرده اند که پس از انقضای ماه مارس این توافقنامه را قطع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The consensus was to discontinue the march against General Paredes in Guadalajara and to attack the capital immediately.
[ترجمه گوگل]توافق بر سر توقف راهپیمایی علیه ژنرال پاردس در گوادالاخارا و حمله فوری به پایتخت بود
[ترجمه ترگمان]توافق بر این بود که راهپیمایی علیه ژنرال Paredes در Guadalajara را متوقف کرده و سریعا به پایتخت حمله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توافق بر این بود که راهپیمایی علیه ژنرال Paredes در Guadalajara را متوقف کرده و سریعا به پایتخت حمله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Doctors decided to discontinue the treatment when it became clear that the boy had no chance of recovering.
[ترجمه گوگل]وقتی مشخص شد پسر شانسی برای بهبودی ندارد، پزشکان تصمیم گرفتند درمان را متوقف کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکان تصمیم گرفتند درمان را متوقف کنند وقتی مشخص شد که پسر شانس بهبودی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشکان تصمیم گرفتند درمان را متوقف کنند وقتی مشخص شد که پسر شانس بهبودی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید