discontiguous


ناپیوسته، جدا ازهم، داراى قسمت جدا

جمله های نمونه

1. This structure can support discontiguous memory well, and map the topology information neatly.
[ترجمه گوگل]این ساختار می تواند حافظه ناپیوسته را به خوبی پشتیبانی کند و اطلاعات توپولوژی را به خوبی ترسیم کند
[ترجمه ترگمان]این ساختار می تواند حافظه discontiguous را به خوبی پشتیبانی کند و اطلاعات توپولوژی را به خوبی نگاشت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Such discontiguous, incremental Undo—so hard to explain in words—is so natural and easy to use because everything is visible: Users can clearly see what will be backspaced away.
[ترجمه گوگل]چنین واگرد افزایشی ناپیوسته - بسیار سخت است که با کلمات توضیح داده شود - بسیار طبیعی و آسان برای استفاده است زیرا همه چیز قابل مشاهده است: کاربران می توانند به وضوح ببینند که چه چیزی به عقب منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]چنین discontiguous، برگردان افزایشی - به حدی دشوار است که در کلمات توضیح داده شود - استفاده از آن بسیار طبیعی و آسان است زیرا همه چیز قابل رویت است: کاربران می توانند به روشنی ببینند که چه چیزی از بین خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The measure datum are discontiguous, and it brings big losing for data analysis.
[ترجمه گوگل]داده های اندازه گیری ناپیوسته هستند و ضرر زیادی برای تجزیه و تحلیل داده ها به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]داده های اندازه گیری discontiguous هستند، و منجر به شکست بزرگ برای تجزیه و تحلیل داده ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An unnamed namespace may be discontiguous within a given file but does not span files. Each file has its own unnamed namespace.
[ترجمه گوگل]یک فضای نام بدون نام ممکن است در یک فایل معین ناپیوسته باشد اما فایل ها را در بر نگیرد هر فایل فضای نام بدون نام خود را دارد
[ترجمه ترگمان]یک فضای نامی بدون نام ممکن است در یک فایل داده شده ساخته شود اما فایل ها را نشان نمی دهد هر فایل فضای نام نامی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To enhance performance of discontiguous data access, a new high performance I/O method has been created: the user-defined file view and combination I/O requests.
[ترجمه گوگل]برای افزایش عملکرد دسترسی به داده های ناپیوسته، یک روش جدید ورودی/خروجی با کارایی بالا ایجاد شده است: نمای فایل تعریف شده توسط کاربر و درخواست های ترکیبی ورودی/خروجی
[ترجمه ترگمان]برای بالا بردن کارایی دسترسی به داده ها، یک روش جدید I \/ O ایجاد شده است: دیدگاه فایل تعریف شده توسط کاربر و ترکیب I \/ O
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For example, if there are discontiguous subnetworks auto-summarization must be disabled for routing to work properly.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر زیرشبکه های ناپیوسته وجود داشته باشد، خلاصه سازی خودکار باید غیرفعال شود تا مسیریابی به درستی کار کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اگر there subnetworks auto وجود داشته باشد، خلاصه سازی برای مسیریابی مناسب باید از کار انداخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this paper, at first viscoelastic behaviours of volume deformationare expounded. The discontiguous measuring system on real time volume deformation are obtained.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ابتدا رفتارهای ویسکوالاستیک تغییر شکل حجمی توضیح داده شده است سیستم اندازه گیری ناپیوسته در تغییر شکل حجم زمان واقعی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، در ابتدا بر رفتار ویسکوالاستیک حجم deformationare (deformationare expounded)اشاره شد سیستم اندازه گیری discontiguous در زمان واقعی تغییر شکل به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In general, each particular name is valid only within some possibly discontiguous portion of program text called its scope.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، هر نام خاص فقط در قسمتی از متن برنامه که احتمالاً ناپیوسته نامیده می شود، معتبر است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، هر نام خاص تنها در چند بخشی از متن برنامه که دامنه آن نامیده می شود، معتبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most IGRP configuration errors involve a mistyped network statement, discontiguous subnets, or an incorrect AS Number.
[ترجمه گوگل]اکثر خطاهای پیکربندی IGRP شامل یک عبارت شبکه اشتباه تایپ شده، زیرشبکه های ناپیوسته یا یک شماره AS نادرست است
[ترجمه ترگمان]اکثر خطاهای پیکربندی IGRP شامل یک بیانیه شبکه mistyped، discontiguous subnets، یا یک عدد نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not adjacent, having no common border

پیشنهاد کاربران

بپرس