1. great hopes that ended in discomfiture
امیدهای بزرگی که به ناکامی انجامید
2. Without experiencing discomfiture and setbacks, one can never find truth.
[ترجمه گوگل]بدون تجربه ناراحتی و شکست، هرگز نمی توان حقیقت را یافت
[ترجمه ترگمان]بدون تجربه شکست و عقب نشینی، کسی نمی تواند حقیقت را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون تجربه شکست و عقب نشینی، کسی نمی تواند حقیقت را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She couldn't disguise her glee at their discomfiture.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست خوشحالی خود را از ناراحتی آنها پنهان کند
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست شادی او را در discomfiture پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست شادی او را در discomfiture پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She turned away to hide her discomfiture.
[ترجمه گوگل]او برای پنهان کردن ناراحتی خود رویش را برگرداند
[ترجمه ترگمان]او برگشت تا ناراحتی خود را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برگشت تا ناراحتی خود را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He may laugh at our discomfiture now, but before long he'll be laughing on the other side of his face.
[ترجمه گوگل]او ممکن است اکنون به ناراحتی ما بخندد، اما خیلی زود از آن طرف صورتش خواهد خندید
[ترجمه ترگمان]او ممکن است به شکست ما بخندد، اما طولی نکشید که به آن طرف صورتش خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ممکن است به شکست ما بخندد، اما طولی نکشید که به آن طرف صورتش خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The government's discomfiture during the Crimean War had aroused great expectations of major change even before Alexander became committed to Emancipation.
[ترجمه گوگل]ناراحتی دولت در طول جنگ کریمه حتی قبل از اینکه اسکندر متعهد به رهایی شود، انتظارات زیادی را برای تغییرات اساسی برانگیخته بود
[ترجمه ترگمان]ناکامی دولت در طی جنگ کریمه انتظارات زیادی از تغییرات عمده را حتی قبل از آنکه اسکندر به آزادی متعهد شد، برانگیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناکامی دولت در طی جنگ کریمه انتظارات زیادی از تغییرات عمده را حتی قبل از آنکه اسکندر به آزادی متعهد شد، برانگیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But that discomfiture is considerably dispelled by the infrequency of prior-restraint cases.
[ترجمه گوگل]اما این ناراحتی به طور قابل توجهی به دلیل موارد نادر از محدودیت های قبلی برطرف می شود
[ترجمه ترگمان]اما این شکست به طور قابل توجهی با استفاده از موارد خودداری پیشین از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این شکست به طور قابل توجهی با استفاده از موارد خودداری پیشین از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To court their own discomfiture by love is a common instinct with certain perfervid women.
[ترجمه گوگل]خواستار ناراحتی خود از طریق عشق یک غریزه مشترک با برخی از زنان بداخلاق است
[ترجمه ترگمان]به نظر دادگاه، شکست عشقی خاص خود، یک غریزه مشترک با زنان perfervid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر دادگاه، شکست عشقی خاص خود، یک غریزه مشترک با زنان perfervid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Scarlett wanted to giggle at her discomfiture, for Rhett had caught her fairly.
[ترجمه گوگل]اسکارلت می خواست از ناراحتی او بخندد، زیرا رت او را منصفانه گرفته بود
[ترجمه ترگمان]اسکارلت می خواست ناراحتی او را به خنده بیندازد، زیرا رت او را به درستی غافلگیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسکارلت می خواست ناراحتی او را به خنده بیندازد، زیرا رت او را به درستی غافلگیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Taiwan arose reflection out of the diplomatic discomfiture in the seventies.
[ترجمه گوگل]تایوان بازتابی از نابسامانی دیپلماتیک در دهه هفتاد بود
[ترجمه ترگمان]تایوان در دهه هفتاد بازتاب نگرانی سیاسی خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تایوان در دهه هفتاد بازتاب نگرانی سیاسی خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I laughed my head off when I heard of his discomfiture.
[ترجمه گوگل]وقتی از ناراحتی اش شنیدم سرم به خنده افتاد
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شکست او شدم سرم را بلند کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شکست او شدم سرم را بلند کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I was present at Kidderminster on the day that Mark Ilott started charging around the outfield in painful discomfiture.
[ترجمه گوگل]روزی که مارک ایلوت با ناراحتی دردناکی شروع به شارژ کردن در محوطه بیرونی کرد، در کیدرمینستر حضور داشتم
[ترجمه ترگمان]امروز در Kidderminster حضور داشتم که مارک Ilott با ناراحتی دردناکی به اطراف the حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امروز در Kidderminster حضور داشتم که مارک Ilott با ناراحتی دردناکی به اطراف the حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. First, falling values erode security margins, leading to breaches of covenant and discomfiture for lenders.
[ترجمه گوگل]اول، سقوط ارزش ها حاشیه های امنیتی را از بین می برد و منجر به نقض عهد و ناراحتی وام دهندگان می شود
[ترجمه ترگمان]اول، از بین بردن حاشیه های امنیتی، منجر به نقض پیمان و ناکامی وام دهندگان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اول، از بین بردن حاشیه های امنیتی، منجر به نقض پیمان و ناکامی وام دهندگان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Why did he always think of HIM when he was in discomfiture?
[ترجمه گوگل]چرا وقتی در ناراحتی بود همیشه به او فکر می کرد؟
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه وقتی شکست می خورد به او فکر می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه وقتی شکست می خورد به او فکر می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید