disco

/ˈdɪskoʊ//ˈdɪskəʊ/

موسیقی دیسکو -3وابسته به دیسکو -4 (به آهنگ دیسکو) رقصیدن، در دیسکو پای کوبی کردن، دیسکو، پیشوند:، دیسک مانند، گردکسان

جمله های نمونه

1. He wanted to take me to a disco but I said no .
[ترجمه BTS💜army] او خواست مرا به دیسکو ببر اما گفتم نه.
|
[ترجمه گوگل]می خواست مرا به دیسکو ببرد اما گفتم نه
[ترجمه ترگمان]اون می خواست منو ببره دیسکو اما من گفتم نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Have you seen that circular from the new disco center?
[ترجمه گوگل]آیا آن بخشنامه را از مرکز دیسکو جدید دیده اید؟
[ترجمه ترگمان]اون حلقه رو از مرکز دیسکو دیدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To tell the truth, I don't like disco.
[ترجمه BTS💜army] اگه بخوام راستش رو بگم، من دیسکو رو دوست ندارم.
|
[ترجمه گوگل]راستش من دیسکو را دوست ندارم
[ترجمه ترگمان] راستشو بخوای، از دیسکو خوشم نمیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The boys and girls danced to the disco music.
[ترجمه گوگل]دخترها و پسرها با آهنگ دیسکو رقصیدند
[ترجمه ترگمان]پسرها و دخترها با موزیک دیسکو می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Come to the New Year disco and bring your partner!
[ترجمه ی‌نفر از این ورا] با پارتنرت بیا ب دیسکوسال جدید
|
[ترجمه گوگل]به دیسکوی سال نو بیایید و شریک زندگی خود را بیاورید!
[ترجمه ترگمان]بیا پیش دیسکو و شریکت رو بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is there a good disco round here?
[ترجمه گوگل]آیا دور دیسکوی خوبی در اینجا وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]اینجا دیسکو خوبی هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This disco is a magnet for young people.
[ترجمه گوگل]این دیسکو یک آهنربا برای جوانان است
[ترجمه ترگمان]این دیسکو a برای جوانان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Let's invite her to the disco — she needs distraction.
[ترجمه گوگل]بیایید او را به دیسکو دعوت کنیم - او نیاز به حواس پرتی دارد
[ترجمه ترگمان] بذار اون رو به دیسکو دعوت کنیم اون به حواس پرتی احتیاج داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Several parents acted as chaperones for the school disco.
[ترجمه گوگل]چند نفر از والدین به عنوان همراهان دیسکو مدرسه عمل کردند
[ترجمه ترگمان]چندین پدر و مادر به عنوان chaperones در the مدرسه عمل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We danced to the disco music.
[ترجمه گوگل]با موسیقی دیسکو رقصیدیم
[ترجمه ترگمان] ما با موسیقی دیسکو رقصیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their national distraction is going to the disco.
[ترجمه گوگل]حواس پرتی ملی آنها رفتن به دیسکو است
[ترجمه ترگمان]حواس پرتی ملی شون داره میره دیسکو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We're hiring a disco for the party.
[ترجمه گوگل]ما یک دیسکو برای مهمانی استخدام می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما داریم یه دیسکو رو برای مهمونی استخدام می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Teenage disco music pumped out at every station.
[ترجمه گوگل]موسیقی نوجوان دیسکو در هر ایستگاه پخش می شد
[ترجمه ترگمان]موسیقی دیسکو از هر ایستگاه خارج می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The lighting at the disco was fantastic.
[ترجمه گوگل]نورپردازی در دیسکو فوق العاده بود
[ترجمه ترگمان]نورپردازی در دیسکو فوق العاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• night club where customers drink and dance to disco music; popular style of dance music characterized by electronic instrumentation and a heavy beat
a disco is a place where people dance to pop records.

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
دیسکو / کلاب رقص / محل موسیقی و رقص
در زبان محاوره ای:
جای رقص، کلاب دیسکو، پاتوق موزیک دار
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( مکان – فرهنگی ) :
...
[مشاهده متن کامل]

محلی برای رقص و تفریح شبانه، معمولاً با موسیقی بلند، نورپردازی، و دی جی
مثال: We went to a disco and danced all night.
رفتیم دیسکو و تا صبح رقصیدیم.
2. ( سبک موسیقی – تاریخی ) :
سبکی از موسیقی پاپ با ریتم تند، مناسب رقص، محبوب در دهه ی ۱۹۷۰
مثال: Disco music ruled the charts in the late '70s.
موسیقی دیسکو در اواخر دهه ی ۷۰ سلطنت می کرد.
3. ( فرهنگ جوانان – اجتماعی ) :
نماد سبک زندگی شبانه، مد، آزادی، و جنبش های اجتماعی خاص اون دوران
مثال: The disco era was all about glitter, dance, and rebellion.
دوران دیسکو پر بود از زرق وبرق، رقص، و شورش فرهنگی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
dance club – nightclub – discotheque – party venue – music lounge
________________________________________
🔸 ریشه شناسی:
از واژه ی فرانسوی "discoth�que" به معنای محل پخش صفحه های موسیقی گرفته شده.
در دهه ی ۱۹۶۰ وارد زبان انگلیسی شد و در دهه ی ۱۹۷۰ با ظهور موسیقی دیسکو به اوج محبوبیت رسید.

disco music