1. he refused to disclose where they were hiding
او از بروز دادن محل اختفای آنان خودداری کرد.
2. the theatre curtain rises to disclose once again a dirty kitchen
پرده ی نمایش بالا می رود تا یک بار دیگر آشپزخانه ی کثیفی را نشان دهد.
3. The lifting of the curtain disclosed a beautiful winter scene.
[ترجمه گوگل]برداشتن پرده صحنه زیبای زمستانی را آشکار کرد
[ترجمه ترگمان]بلند کردن پرده صحنه زیبای زمستانی را آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بلند کردن پرده صحنه زیبای زمستانی را آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This letter discloses the source of his fortune.
[ترجمه گوگل]این نامه منبع ثروت او را فاش می کند
[ترجمه ترگمان]این نامه منبع ثروت اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نامه منبع ثروت اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Samson, reclining in the arms of Delilah, disclosed that the secret of his strength was in his long hair.
[ترجمه گوگل]سامسون که در آغوش دلیله دراز کشیده بود، فاش کرد که راز قدرت او در موهای بلندش است
[ترجمه ترگمان]سام سون در حالی که در آغوش Delilah لمیده بود، آشکار شد که راز نیرویش در موهای بلندش قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سام سون در حالی که در آغوش Delilah لمیده بود، آشکار شد که راز نیرویش در موهای بلندش قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Neither side would disclose details of the transaction.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از طرفین جزئیات معامله را فاش نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از طرفین جزئیات تراکنش ها را فاش نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از طرفین جزئیات تراکنش ها را فاش نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There's no absolute requirement to disclose your age.
[ترجمه Zhra dorri] هیچ لزومی نداره که تو سنت رو فاش کنی|
[ترجمه گوگل]هیچ الزام مطلقی برای افشای سن شما وجود ندارد[ترجمه ترگمان]هیچ الزام مطلقی برای فاش کردن سن شما وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Failure to disclose all relevant changes may invalidate your policy.
[ترجمه گوگل]عدم افشای همه تغییرات مرتبط ممکن است خطمشی شما را باطل کند
[ترجمه ترگمان]عدم افشای تمام تغییرات مربوطه ممکن است سیاست شما را بی اعتبار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم افشای تمام تغییرات مربوطه ممکن است سیاست شما را بی اعتبار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He failed to disclose all the information.
[ترجمه حسین ربیعی (مترجم)] او موفق نشد تا از تمام اطلاعات، پرده بردارد.|
[ترجمه گوگل]او نتوانست تمام اطلاعات را فاش کند[ترجمه ترگمان]او نتوانست همه اطلاعات را فاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Science can disclose the mysteries of nature.
[ترجمه حسین ربیعی (مترجم)] علم می تواند رازهای طبیعت را فاش کند.|
[ترجمه گوگل]علم می تواند اسرار طبیعت را فاش کند[ترجمه ترگمان]علم می تواند اسرار طبیعت را فاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Members of Parliament are required to disclose all their financial interests.
[ترجمه گوگل]نمایندگان مجلس موظفند تمام منافع مالی خود را افشا کنند
[ترجمه ترگمان]اعضای پارلمان ملزم هستند تا همه منافع مالی خود را فاش سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعضای پارلمان ملزم هستند تا همه منافع مالی خود را فاش سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He received an anonymous letter threatening to disclose details of his affair if he didn't pay the money.
[ترجمه گوگل]او نامه ای ناشناس دریافت کرد که در آن تهدید می شد اگر پول را نپردازد، جزئیات رابطه خود را فاش می کند
[ترجمه ترگمان]او یک نامه ناشناس دریافت کرده بود که اگر پول را نداده بود، او را تهدید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک نامه ناشناس دریافت کرده بود که اگر پول را نداده بود، او را تهدید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The city council refused to disclose details of the proposed traffic ban.
[ترجمه گوگل]شورای شهر از افشای جزئیات ممنوعیت ترافیکی پیشنهادی خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]شورای شهر از افشای جزئیات ممنوعیت ترافیک پیشنهادی خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شورای شهر از افشای جزئیات ممنوعیت ترافیک پیشنهادی خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The company didn't disclose how much it expects to gain from the two deals.
[ترجمه گوگل]این شرکت فاش نکرد که چقدر انتظار دارد از این دو معامله سود کند
[ترجمه ترگمان]شرکت نشان نداد که انتظار چه مقدار از این دو معامله را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت نشان نداد که انتظار چه مقدار از این دو معامله را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He refused to disclose the identity of the politician.
[ترجمه گوگل]او از افشای هویت این سیاستمدار خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او از افشای هویت سیاست مدار خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از افشای هویت سیاست مدار خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. It was indiscreet of him to disclose that information.
[ترجمه گوگل]افشای این اطلاعات از جانب او بی احتیاطی بود
[ترجمه ترگمان]بی احتیاطی بود که این اطلاعات را فاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی احتیاطی بود که این اطلاعات را فاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The spokesman refused to disclose details of the takeover to the press.
[ترجمه گوگل]این سخنگوی از افشای جزئیات این تصاحب برای مطبوعات خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]سخنگو از افشای جزئیات این واگذاری به مطبوعات خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سخنگو از افشای جزئیات این واگذاری به مطبوعات خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. She wouldn't disclose her friend's whereabouts to the police.
[ترجمه گوگل]او محل نگهداری دوستش را برای پلیس فاش نکرد
[ترجمه ترگمان]او جای دوستش را به پلیس فاش نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او جای دوستش را به پلیس فاش نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. She did not disclose evidence that was likely to prejudice her client's case.
[ترجمه گوگل]او شواهدی را فاش نکرد که به احتمال زیاد به پرونده موکلش آسیب وارد کند
[ترجمه ترگمان]او شواهدی را فاش نکرد که احتمالا به پرونده موکلش لطمه وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او شواهدی را فاش نکرد که احتمالا به پرونده موکلش لطمه وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید