1. The difference between the two is readily discernible.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین این دو به راحتی قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین این دو به آسانی قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین این دو به آسانی قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her face was barely discernible in the gloom.
[ترجمه دکتر میری] در تاریکی چهره اش به سختی قابل تشخیص بود|
[ترجمه گوگل]چهره او در تاریکی به سختی قابل تشخیص بود[ترجمه ترگمان]چهره اش در تاریکی به سختی قابل تشخیص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His face was barely discernible in the gloom.
[ترجمه تومن] چهره او در تاریکی به سختی قابل تشخیص بود|
[ترجمه گوگل]چهره او در تاریکی به سختی قابل تشخیص بود[ترجمه ترگمان]چهره اش در تاریکی به سختی قابل تشخیص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Irrespective of charges, there is a discernible trend toward higher parental contributions to state education.
[ترجمه گوگل]صرف نظر از هزینه ها، روند قابل توجهی به سمت کمک های بالاتر والدین به آموزش دولتی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به هزینه ها، گرایش قابل توجهی به سمت مشارکت بیشتر والدین در آموزش و پرورش دولت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به هزینه ها، گرایش قابل توجهی به سمت مشارکت بیشتر والدین در آموزش و پرورش دولت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This causes no discernible pain in the vast majority of cases.
[ترجمه shadmehr radmanesh] در اکثر موارد، این عارضه درد قابل تشخیصی ایجاد نمی کند.|
[ترجمه گوگل]این در اکثر موارد هیچ درد قابل تشخیصی ایجاد نمی کند[ترجمه ترگمان]این باعث هیچ درد قابل تشخیصی در اکثر موارد نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Similar patterns are discernible with other brooch types, although there has been less detailed research.
[ترجمه گوگل]الگوهای مشابه با سایر انواع سنجاق سینه قابل تشخیص است، اگرچه تحقیقات دقیق تری انجام شده است
[ترجمه ترگمان]الگوهای مشابهی با سایر انواع سنجاق سینه قابل تشخیص هستند، اگرچه تحقیقات دقیقی در این زمینه انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]الگوهای مشابهی با سایر انواع سنجاق سینه قابل تشخیص هستند، اگرچه تحقیقات دقیقی در این زمینه انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Individual craft items with a discernible artistic quality will be covered by copyright.
[ترجمه گوگل]اقلام صنایع دستی فردی با کیفیت هنری قابل تشخیص مشمول حق چاپ خواهند بود
[ترجمه ترگمان]اقلام هنری فردی با کیفیت هنری قابل تشخیصی با کپی رایت پوشش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اقلام هنری فردی با کیفیت هنری قابل تشخیصی با کپی رایت پوشش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Somehow he'd scored the first small, barely discernible victory.
[ترجمه گوگل]به نوعی او اولین پیروزی کوچک و به سختی قابل تشخیص را به ثمر رسانده بود
[ترجمه ترگمان]به نوعی پیروزی کوچک و کوچک را به سختی به دست اورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نوعی پیروزی کوچک و کوچک را به سختی به دست اورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You will meet this problem in its most discernible form on rivers, or stretches of river, which are heavily match-fished.
[ترجمه گوگل]این مشکل را در قابل تشخیصترین شکل آن در رودخانهها یا بخشهایی از رودخانهها که به شدت با کبریت ماهیگیری میشوند مواجه خواهید شد
[ترجمه ترگمان]شما با این مشکل در مهم ترین شکل خود بر روی رودخانه ها، یا امتداد رودخانه ها، که به شدت با ماهیگیری تطابق دارند، برخورد خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما با این مشکل در مهم ترین شکل خود بر روی رودخانه ها، یا امتداد رودخانه ها، که به شدت با ماهیگیری تطابق دارند، برخورد خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There are no slums, and no discernible wealth, just an equal distribution of what looks like poverty.
[ترجمه گوگل]هیچ محله فقیر نشین و هیچ ثروت قابل تشخیصی وجود ندارد، فقط توزیع مساوی چیزی که به نظر فقر می رسد
[ترجمه ترگمان]محله های فقیرنشین وجود ندارد، و هیچ ثروت قابل تشخیصی، تنها توزیع مساوی از چیزی که شبیه فقر به نظر می رسد وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محله های فقیرنشین وجود ندارد، و هیچ ثروت قابل تشخیصی، تنها توزیع مساوی از چیزی که شبیه فقر به نظر می رسد وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There is a discernible, almost romantic frisson about a sea crossing, nomatterhow short.
[ترجمه گوگل]یک فریسون قابل تشخیص و تقریباً عاشقانه در مورد عبور از دریا وجود دارد، هرچند کوتاه
[ترجمه ترگمان]موجی از احساسات شاعرانه و تقریبا شاعرانه درباره عبور دریایی در دریا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موجی از احساسات شاعرانه و تقریبا شاعرانه درباره عبور دریایی در دریا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The recession had no discernible consequences for the ability of Labour and its supporters to maintain political work.
[ترجمه گوگل]رکود اقتصادی هیچ پیامد قابل تشخیصی برای توانایی حزب کارگر و حامیان آن در حفظ کار سیاسی نداشت
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There are discernible cases of the Presocratics being influenced by conceptual frameworks, but they are not scientific frameworks.
[ترجمه گوگل]موارد مشهودی وجود دارد که پیشسوکراتیک ها تحت تأثیر چارچوب های مفهومی قرار گرفته اند، اما آنها چارچوب های علمی نیستند
[ترجمه ترگمان]نمونه های قابل توجهی از the وجود دارند که تحت تاثیر چارچوب های مفهومی قرار گرفته اند، اما آن ها چارچوب های علمی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمونه های قابل توجهی از the وجود دارند که تحت تاثیر چارچوب های مفهومی قرار گرفته اند، اما آن ها چارچوب های علمی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A dark stain was discernible running intermittently from the door to the bottom of the stairs.
[ترجمه گوگل]لکه تیره ای که به طور متناوب از در به پایین پله ها می دوید، قابل تشخیص بود
[ترجمه ترگمان]از دری که به پایین پله ها منتهی می شد، لکه سیاهی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از دری که به پایین پله ها منتهی می شد، لکه سیاهی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید