1. we must discard these old supestitions
باید این خرافات کهنه را دور بیافکنیم.
2. into the discard
دستخوش فراموشی،مطرود،دورانداخته،به درد نخور
3. sword and spear have gone into the discard
شمشیر و نیزه دیگر به فراموشی سپرده شده اند (کاربرد ندارند).
4. Anna casually discarded one boyfriend after another.
[ترجمه گوگل]آنا به طور اتفاقی دوست پسرش را یکی پس از دیگری دور انداخت
[ترجمه ترگمان]آنا با بی تفاوتی یک دوست پسر دیگر را پس از دیگری رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنا با بی تفاوتی یک دوست پسر دیگر را پس از دیگری رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Confident that he held a winning hand, Slim refused to discard anything.
[ترجمه گوگل]اسلیم با اطمینان از اینکه یک دست برنده را در دست دارد، حاضر به کنار گذاشتن چیزی نشد
[ترجمه ترگمان]سلیم که مطمئن بود دست برد دارد حاضر نشد چیزی را دور بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سلیم که مطمئن بود دست برد دارد حاضر نشد چیزی را دور بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Asked why he had discarded his family traditions, Mr. Menzel remained mute.
[ترجمه گوگل]آقای منزل در پاسخ به این سوال که چرا سنت های خانوادگی خود را کنار گذاشته است، لال ماند
[ترجمه ترگمان]اقای Menzel ساکت ماند و پرسید که چرا رسم خانوادگی او را دور انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اقای Menzel ساکت ماند و پرسید که چرا رسم خانوادگی او را دور انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Let's discard some of these old newspapers.
[ترجمه گوگل]بیایید برخی از این روزنامه های قدیمی را دور بریزیم
[ترجمه ترگمان]بذار چند تا از این روزنامه های قدیمی رو بندازیم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بذار چند تا از این روزنامه های قدیمی رو بندازیم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Let's discard some of these old.
[ترجمه گوگل]بیایید برخی از این قدیمی ها را کنار بگذاریم
[ترجمه ترگمان]بذار چند تا از این قدیمی رو بندازیم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بذار چند تا از این قدیمی رو بندازیم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Clean the mussels and discard any that do not close.
[ترجمه گوگل]صدف ها را تمیز کنید و هر کدام را که بسته نمی شود دور بریزید
[ترجمه ترگمان]صدف ها را تمیز کنید و هر کدام از آن ها را نزدیک نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدف ها را تمیز کنید و هر کدام از آن ها را نزدیک نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Cut the flesh from the olives and discard the stones.
[ترجمه گوگل]گوشت زیتون را جدا کرده و هسته آن را دور بریزید
[ترجمه ترگمان]گوشت را از زیتون ببرید و سنگ ها را دور بیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوشت را از زیتون ببرید و سنگ ها را دور بیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Einstein had the chutzpah to discard common sense and long-established theory.
[ترجمه گوگل]انیشتین این حق را داشت که عقل سلیم و نظریه قدیمی را کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]انیشتین the را داشت که عقل سلیم و نظریه بلند مدت را دور بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انیشتین the را داشت که عقل سلیم و نظریه بلند مدت را دور بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She could now discard all thought of promotion.
[ترجمه گوگل]اکنون میتوانست تمام فکر ارتقاء را کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]حالا می توانست همه فکر ترفیع را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا می توانست همه فکر ترفیع را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We should discard old beliefs.
[ترجمه گوگل]باید باورهای قدیمی را کنار بگذاریم
[ترجمه ترگمان]ما باید باورهای قدیمی را دور بیاندازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید باورهای قدیمی را دور بیاندازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Remove any fat from the bacon and discard.
[ترجمه گوگل]چربی بیکن را بردارید و دور بریزید
[ترجمه ترگمان]چربی را از چربی جدا کنید و دور بیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چربی را از چربی جدا کنید و دور بیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Discard whey. Fry meat and onions in butter until browned.
[ترجمه گوگل]آب پنیر را دور بریزید گوشت و پیاز را در کره تفت دهید تا قهوه ای شود
[ترجمه ترگمان]ریختن کشک را دور بیاندازید گوشت سرخ شده و پیاز را در کره قرمز کنید تا آن را سیاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ریختن کشک را دور بیاندازید گوشت سرخ شده و پیاز را در کره قرمز کنید تا آن را سیاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The parent company also will discard the Woolworth name for an undisclosed moniker later this year.
[ترجمه گوگل]شرکت مادر همچنین نام Woolworth را برای یک نام نامعلوم در اواخر امسال کنار خواهد گذاشت
[ترجمه ترگمان]شرکت مادر همچنین نام Woolworth را برای یک نام فاش نشده در اواخر سال جاری حذف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت مادر همچنین نام Woolworth را برای یک نام فاش نشده در اواخر سال جاری حذف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. You have to discard the propeller engine and go back to the drawing board.
[ترجمه گوگل]شما باید موتور پروانه را دور بیندازید و به تخته رسم برگردید
[ترجمه ترگمان]شما باید موتور پروانه را رها کنید و به تابلوی نقاشی برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما باید موتور پروانه را رها کنید و به تابلوی نقاشی برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Discard any old cleaning materials.
[ترجمه گوگل]مواد تمیز کننده قدیمی را دور بریزید
[ترجمه ترگمان]هر گونه مواد تمیز کننده قدیمی را دور بیاندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر گونه مواد تمیز کننده قدیمی را دور بیاندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید