1. the disbursement of the loan has been completed
اعطای وام انجام شده است.
2. Let's switch the talk to disbursement.
[ترجمه گوگل]بیایید بحث را به پرداخت تبدیل کنیم
[ترجمه ترگمان]بیا با disbursement صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیا با disbursement صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This disbursement was paid by Marshalls some time ago but not until after the statutory demand had been served.
[ترجمه گوگل]این پرداخت مدتی پیش توسط مارشال ها پرداخت شد، اما تا زمانی که تقاضای قانونی انجام شد
[ترجمه ترگمان]این حقوق چند وقت پیش از مارشال ها داده شد اما نه تا زمانی که حکم قانونی صادر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حقوق چند وقت پیش از مارشال ها داده شد اما نه تا زمانی که حکم قانونی صادر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The departmental budget reflects the income and disbursement activity of government department.
[ترجمه گوگل]بودجه دپارتمان منعکس کننده فعالیت های درآمدی و پرداختی بخش دولتی است
[ترجمه ترگمان]بودجه دپارتمانی نشان دهنده درآمد و فعالیت بخش دولتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بودجه دپارتمانی نشان دهنده درآمد و فعالیت بخش دولتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This makes the disbursement of 51 channel is very convenient.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که پرداخت 51 کانال بسیار راحت باشد
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که پرداخت ۵۱ کانال بسیار مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که پرداخت ۵۱ کانال بسیار مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Administrator over seeing the disbursement of funds is agreed upon by the Lending Bank and Investment-Asset Management Firm.
[ترجمه گوگل]مدیر نظارت بر پرداخت وجوه مورد توافق بانک وام دهنده و شرکت مدیریت سرمایه گذاری است
[ترجمه ترگمان]مدیر بر سر مشاهده پرداخت وجوه توسط بانک وام دادن و شرکت مدیریت دارایی - دارایی به توافق رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدیر بر سر مشاهده پرداخت وجوه توسط بانک وام دادن و شرکت مدیریت دارایی - دارایی به توافق رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The disbursement rate of local supporting fund is comparatively low.
[ترجمه گوگل]نرخ پرداخت صندوق حمایت محلی نسبتاً پایین است
[ترجمه ترگمان]میزان پرداخت پول حمایت محلی نسبتا پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میزان پرداخت پول حمایت محلی نسبتا پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Overall, the Bank loan disbursement could be timely processed once the contract payment was made.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، پس از پرداخت قرارداد، پرداخت وام بانک می تواند به موقع انجام شود
[ترجمه ترگمان]رویهم رفته، پرداخت وام بانک می تواند به موقع پردازش شود زمانی که پرداخت قرارداد انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رویهم رفته، پرداخت وام بانک می تواند به موقع پردازش شود زمانی که پرداخت قرارداد انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hence, they secure credit by receiving disbursement now and deposit the money back for future expenditure.
[ترجمه گوگل]از این رو، آنها اعتبار را با دریافت پرداخت در حال حاضر تضمین می کنند و پول را برای هزینه های آینده پس می دهند
[ترجمه ترگمان]از این رو، آن ها با دریافت پول در حال حاضر و واریز نمودن پول به هزینه های آینده، اعتبار خود را به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، آن ها با دریافت پول در حال حاضر و واریز نمودن پول به هزینه های آینده، اعتبار خود را به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Marine bill of lading showing any disbursement charges marked COLLECT not acceptable.
[ترجمه گوگل]بارنامه دریایی که هر گونه هزینه پرداخت را نشان می دهد که با علامت جمع آوری غیرقابل قبول است
[ترجمه ترگمان]قبض دریایی بارگیری هر گونه اتهامات پرداخت علامت گذاری شده را نشان می دهد که مورد قبول نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبض دریایی بارگیری هر گونه اتهامات پرداخت علامت گذاری شده را نشان می دهد که مورد قبول نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Probable cash disbursement and Financial Commitment required during the fiscal year may also be compiled therein.
[ترجمه گوگل]پرداخت نقدی احتمالی و تعهد مالی مورد نیاز در طول سال مالی نیز ممکن است در آن جمعآوری شود
[ترجمه ترگمان]پرداخت پول نقد و تعهد مالی مورد نیاز در طی سال مالی نیز ممکن است در این مورد گردآوری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرداخت پول نقد و تعهد مالی مورد نیاز در طی سال مالی نیز ممکن است در این مورد گردآوری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Authenticate and process the disbursement for business expenses eg. taxation, finance expense, payroll & employee benefits, etc.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، پرداخت هزینه های تجاری را تأیید و پردازش کنید مالیات، هزینه های مالی، حقوق و دستمزد و مزایای کارکنان و غیره
[ترجمه ترگمان]پرداخت و پردازش پرداخت ها برای هزینه های کسب وکار، مانند مالیات، هزینه مالی، حقوق کارکنان و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرداخت و پردازش پرداخت ها برای هزینه های کسب وکار، مانند مالیات، هزینه مالی، حقوق کارکنان و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The society was not even in funds to pay its out of pocket disbursements.
[ترجمه گوگل]جامعه حتی بودجه ای برای پرداخت از جیب خود نداشت
[ترجمه ترگمان]جامعه پولی برای پرداخت پول به جیب نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه پولی برای پرداخت پول به جیب نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Earlier settlements mean lower costs for the claimant's solicitor and big savings on experts' fees and other disbursements.
[ترجمه گوگل]تسویه حساب های اولیه به معنای هزینه های کمتر برای وکیل مدعی و صرفه جویی زیادی در هزینه های کارشناسان و سایر پرداخت ها است
[ترجمه ترگمان]settlements قبلی به معنای هزینه های کم تر وکیل مدعی و پس انداز بزرگ در هزینه های متخصصان و دیگر پرداخت ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]settlements قبلی به معنای هزینه های کم تر وکیل مدعی و پس انداز بزرگ در هزینه های متخصصان و دیگر پرداخت ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید