disbarment

/ˌdɪˈsbɑːrmənt//ˌdɪˈsbɑːmənt/

معنی: محرومیت از شغل وکالت
معانی دیگر: محرومیت از شغل وکالت

جمله های نمونه

1. The lawyers face permanent disbarment over the charges.
[ترجمه گوگل]وکلا بر سر اتهامات خود با محرومیت دائمی روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]این وکلا با اتهامات دائمی بر روی این اتهامات مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Discipline can range from private reproval to disbarment, Towery said.
[ترجمه گوگل]تاوری گفت که نظم و انضباط می تواند از سرزنش خصوصی تا خلع سلاح باشد
[ترجمه ترگمان]Towery گفت که مقررات انضباطی را می توان از reproval خصوصی به disbarment برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Indeed, the backhanded way the government engineered the disbarment of the 5rights-defending lawyers can be read as an admission that nothing they had engaged in was wrong.
[ترجمه گوگل]در واقع، روشی که دولت برای خلع وکیل مدافع حقوق بشر طراحی کرد، می‌تواند به عنوان اعتراف به این موضوع خوانده شود که هیچ کاری که آنها انجام نداده‌اند اشتباه نبوده است
[ترجمه ترگمان]در واقع، روش backhanded که دولت the ۵ مدافع حقوق بشر را مهندسی کرده، می تواند به عنوان یک اعتراف خوانده شود که هیچ چیزی که آن ها در آن دخیل بوده اند اشتباه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We have been persistently opposed to the arms race and in favor of real disbarment and arms control. We stand for the complete prohibition and thorough destruction of nuclear weapons.
[ترجمه گوگل]ما دائماً با مسابقه تسلیحاتی و طرفدار خلع سلاح واقعی و کنترل تسلیحات مخالف بوده ایم ما طرفدار ممنوعیت کامل و انهدام کامل سلاح های هسته ای هستیم
[ترجمه ترگمان]ما همواره مخالف نژاد سلاح و به نفع کنترل واقعی و کنترل سلاح هستیم ما به دنبال ممنوعیت کامل و نابودی کامل سلاح های هسته ای هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Public interest law firms that took on sensitive cases also continued to face harassment, disbarment of legal staff, and closure.
[ترجمه گوگل]شرکت‌های حقوقی منافع عمومی که پرونده‌های حساس را به عهده گرفتند، همچنان با آزار، اخراج کارکنان حقوقی و تعطیلی مواجه بودند
[ترجمه ترگمان]شرکت های قانون منافع عمومی که موارد حساسی را بر عهده می گرفتند نیز به آزار و اذیت و آزار و اذیت کارمندان قانونی و بسته شدن ادامه می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محرومیت از شغل وکالت (اسم)
disbarment

انگلیسی به انگلیسی

• act of expelling a lawyer from the legal profession

پیشنهاد کاربران

بپرس