1. his disavowal of resposibility for the accident
حاشای او نسبت به داشتن مسئولیت در حادثه
2. In July, with a seeming disavowal of his earlier pessimism, he pushed the market up.
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئیه، با انکار بدبینی قبلی خود، بازار را بالا برد
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئیه، با انکار seeming بدبینی پیشین، او بازار را به بالا هل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئیه، با انکار seeming بدبینی پیشین، او بازار را به بالا هل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was the most important disavowal consensus politics in recent history.
[ترجمه گوگل]این مهم ترین انکار سیاست اجماع در تاریخ اخیر بود
[ترجمه ترگمان]این مهم ترین انکار در مورد سیاست گذاری در تاریخ اخیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مهم ترین انکار در مورد سیاست گذاری در تاریخ اخیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In this sense, sadism is merely the disavowal of masochism.
[ترجمه گوگل]در این معنا، سادیسم صرفاً نفی مازوخیسم است
[ترجمه ترگمان]به این معنا، sadism، تنها انکار of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این معنا، sadism، تنها انکار of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Your disavowal is informed by a misunderstanding.
[ترجمه گوگل]انکار شما با سوء تفاهم است
[ترجمه ترگمان] disavowal توسط یه سوتفاهم بهم خبر دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] disavowal توسط یه سوتفاهم بهم خبر دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Utopia is the thorough animadversion and disavowal against political reality latterend of the former.
[ترجمه گوگل]آرمان شهر، مخالفت و مخالفت کامل با واقعیت سیاسی آخر اولی است
[ترجمه ترگمان]نظام تصوری the و انکار ناپذیری در برابر واقعیت سیاسی latterend است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نظام تصوری the و انکار ناپذیری در برابر واقعیت سیاسی latterend است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And disavowal pulls the underpinnings away from a relationship just as surely as other more flamboyant types of betrayal.
[ترجمه گوگل]و انکار، به همان اندازه مطمئناً که سایر انواع پر زرق و برق خیانت، پایه های یک رابطه را دور می کند
[ترجمه ترگمان]و disavowal، the را از رابطه ای جدا می کند که مطمئنا به عنوان دیگر انواع دیگر خیانت کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و disavowal، the را از رابطه ای جدا می کند که مطمئنا به عنوان دیگر انواع دیگر خیانت کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I know that disavowal is an unusual form of betrayal.
[ترجمه گوگل]می دانم که انکار نوعی خیانت غیر معمول است
[ترجمه ترگمان]من می دانم که این disavowal شکل غیر معمول خیانت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من می دانم که این disavowal شکل غیر معمول خیانت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Disavowal of pain is valid.
[ترجمه گوگل]نفی درد صحیح است
[ترجمه ترگمان]درد و رنج، معتبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درد و رنج، معتبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Religion is a system of wishful illusions together with a disavowal of reality, such as we find nowhere else but in a state of blissful hallucinatory confusion. Religion's eleventh commandment is "Thou shalt not question. ". Sigmund Freud
[ترجمه گوگل]دین سیستمی از توهمات واهی همراه با انکار واقعیت است، چنانکه در هیچ جای دیگری جز در حالت سردرگمی توهم آور سعادتمندانه نمی یابیم یازدهمین دستور دین این است که «مبادا سؤال کنی» فروید زیگموند
[ترجمه ترگمان]دین یک سیستم اوهام پوچ و واهی با انکار واقعیت است، از قبیل پیدا کردن هیچ کجا بجز در حالت سردرگمی و آشفتگی فرمان یازدهم دین عبارت است از \"تو نباید\" سوال کنی \" زیگموند فروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دین یک سیستم اوهام پوچ و واهی با انکار واقعیت است، از قبیل پیدا کردن هیچ کجا بجز در حالت سردرگمی و آشفتگی فرمان یازدهم دین عبارت است از \"تو نباید\" سوال کنی \" زیگموند فروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The academic part would have liked more precise definitions of the concepts of disavowal and vertical split, as opposed to other defense mechanisms, and references to the research literature.
[ترجمه گوگل]بخش آکادمیک دوست داشت تعاریف دقیق تری از مفاهیم انکار و شکاف عمودی در مقابل سایر مکانیسم های دفاعی و ارجاع به ادبیات تحقیق ارائه کند
[ترجمه ترگمان]بخش آکادمیک، تعاریف دقیق تری از مفاهیم of و شکاف عمودی را، برخلاف دیگر مکانیزم های دفاعی، و ارجاع به ادبیات تحقیق دوست می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بخش آکادمیک، تعاریف دقیق تری از مفاهیم of و شکاف عمودی را، برخلاف دیگر مکانیزم های دفاعی، و ارجاع به ادبیات تحقیق دوست می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Under the doctrine of prosecution disclaimer, a patentee may limit the meaning of a claim term by making a clear and unmistakable disavowal of scope during prosecution.
[ترجمه گوگل]بر اساس دکترین سلب مسئولیت تعقیب، دارنده اختراع میتواند معنای یک اصطلاح ادعا را با انکار واضح و غیرقابل انکار دامنه در طول تعقیب محدود کند
[ترجمه ترگمان]تحت دکترین پی گرد قانونی، a ممکن است معنای عبارت ادعا را با ایجاد انکار صریح و آشکار در طول پی گرد قانونی محدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحت دکترین پی گرد قانونی، a ممکن است معنای عبارت ادعا را با ایجاد انکار صریح و آشکار در طول پی گرد قانونی محدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Agreement may be achievable only by formulas so vague as to invite later disavowal or disagreement.
[ترجمه گوگل]توافق ممکن است تنها با فرمول هایی به قدری مبهم قابل دستیابی باشد که باعث انکار یا عدم توافق بعدی شود
[ترجمه ترگمان]این توافق ممکن است تنها با فرمول های مبهم قابل دستیابی باشد تا بعدا منجر به انکار یا مخالفت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این توافق ممکن است تنها با فرمول های مبهم قابل دستیابی باشد تا بعدا منجر به انکار یا مخالفت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A Cool Million is hailed as the first complete disavowal of the American dream of success because it launches an unprecedentedly direct and profound flog on the national myth.
[ترجمه گوگل]A Cool Million به عنوان اولین رد کامل رویای موفقیت آمریکا مورد ستایش قرار می گیرد، زیرا شلاق مستقیم و عمیق بی سابقه ای را بر اسطوره ملی وارد می کند
[ترجمه ترگمان]یک میلیون باحال به عنوان اولین انکار کامل رویای آمریکایی موفقیت مورد ستایش قرار می گیرد، زیرا به صورت بی سابقه و عمیق بر روی افسانه ملی خود را به اجرا درمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک میلیون باحال به عنوان اولین انکار کامل رویای آمریکایی موفقیت مورد ستایش قرار می گیرد، زیرا به صورت بی سابقه و عمیق بر روی افسانه ملی خود را به اجرا درمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید