1. a disarming smile
لبخند مهرانگیز
2. Leonard approached with a disarming smile.
[ترجمه گوگل]لئونارد با لبخندی خلع سلاح نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]لئونارد با لبخندی کج و معوج به او نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لئونارد با لبخندی کج و معوج به او نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We will agree to disarming troops and leaving their weapons at military positions.
[ترجمه گوگل]ما با خلع سلاح نیروها و گذاشتن سلاح های آنها در مواضع نظامی موافقت خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما با خلع سلاح سربازان موافقت خواهیم کرد و سلاح های خود را در مواضع نظامی رها خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما با خلع سلاح سربازان موافقت خواهیم کرد و سلاح های خود را در مواضع نظامی رها خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They outlined their aims with disarming frankness.
[ترجمه گوگل]آنها اهداف خود را با صراحت خلع سلاح بیان کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها هدف های خود را با خلع سلاح frankness بیان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها هدف های خود را با خلع سلاح frankness بیان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her disarming honesty immediately created a much less hostile atmosphere in the room.
[ترجمه گوگل]صداقت خلع سلاح او بلافاصله فضای بسیار کمتر خصمانه ای را در اتاق ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]صداقت خلع سلاح او بلافاصله فضای منفی تری را در اتاق ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صداقت خلع سلاح او بلافاصله فضای منفی تری را در اتاق ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He displayed a disarming honesty by telling them about his father's bankruptcy.
[ترجمه گوگل]او با گفتن درباره ورشکستگی پدرش به آنها صداقت خلع سلاح نشان داد
[ترجمه ترگمان]او با گفتن این جمله در مورد ورشکستگی پدرش، صداقت خلع سلاح را به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با گفتن این جمله در مورد ورشکستگی پدرش، صداقت خلع سلاح را به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Key points of the UN plan include disarming and demobilizing the rebel troops.
[ترجمه گوگل]نکات کلیدی طرح سازمان ملل شامل خلع سلاح و خلع سلاح نیروهای شورشی است
[ترجمه ترگمان]نکات کلیدی طرح سازمان ملل شامل خلع سلاح و خلع سلاح نیروهای شورشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکات کلیدی طرح سازمان ملل شامل خلع سلاح و خلع سلاح نیروهای شورشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The chink in this otherwise disarming argument is that Nature exists only to the extent that we comprehend it.
[ترجمه گوگل]نقطه ضعف در این استدلال خلع سلاح کننده این است که طبیعت فقط در حدی وجود دارد که ما آن را درک کنیم
[ترجمه ترگمان]شکاف در این بحث برای خلع سلاح این است که طبیعت فقط تا اندازه ای وجود دارد که ما آن را درک می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکاف در این بحث برای خلع سلاح این است که طبیعت فقط تا اندازه ای وجود دارد که ما آن را درک می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The business of disarming the 20,000 Renamo rebels and the 40,000 government troops has barely started.
[ترجمه گوگل]کار خلع سلاح 20000 شورشی رنامو و 40000 سرباز دولتی به سختی آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]تجارت خلع سلاح ۲۰،۰۰۰ شورشی رینامو و چهل هزار سرباز دولتی به سختی شروع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تجارت خلع سلاح ۲۰،۰۰۰ شورشی رینامو و چهل هزار سرباز دولتی به سختی شروع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It envisaged the disarming of all the Kampuchean factions and the creation of a neutral interim administration to organise free elections.
[ترجمه گوگل]خلع سلاح همه جناح های کامبوجی و ایجاد یک دولت موقت بی طرف برای سازماندهی انتخابات آزاد را در نظر داشت
[ترجمه ترگمان]این حزب، خلع سلاح همه جناح های Kampuchean و ایجاد یک دولت موقت بی طرف برای سازماندهی انتخابات آزاد را پیش بینی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حزب، خلع سلاح همه جناح های Kampuchean و ایجاد یک دولت موقت بی طرف برای سازماندهی انتخابات آزاد را پیش بینی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sneakers' other major plus is a disarming unpredictability.
[ترجمه گوگل]مزیت اصلی دیگر کفش های کتانی غیرقابل پیش بینی بودن خلع سلاح است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این موارد مهم دیگر، غیرقابل پیش بینی ترین غیرقابل پیش بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این موارد مهم دیگر، غیرقابل پیش بینی ترین غیرقابل پیش بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It wouldn't have worked without his disarming honesty.
[ترجمه گوگل]بدون صداقت خلع سلاح او کار نمی کرد
[ترجمه ترگمان]بدون صداقت his کار نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون صداقت his کار نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But Rank was a disarming opponent.
[ترجمه گوگل]اما رانک یک حریف خلع سلاح بود
[ترجمه ترگمان]اما رتبه یک حریف خلع سلاح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما رتبه یک حریف خلع سلاح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He inquired into his visitors'problems with disarming frankness.
[ترجمه گوگل]او با صراحتی خلع سلاح، مشکلات بازدیدکنندگانش را جویا شد
[ترجمه ترگمان]او با صداقت disarming از مهمانان خود سوال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با صداقت disarming از مهمانان خود سوال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید