1. She feared her father's disapprobation.
[ترجمه گوگل]او از نارضایتی پدرش می ترسید
[ترجمه ترگمان]می ترسید پدرش هم مخالفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می ترسید پدرش هم مخالفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He retorted with a disapprobation of shallow criticism.
[ترجمه گوگل]او با رد انتقادهای سطحی پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]او با لحنی حاکی از انتقاد و انتقاد پاسخ داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با لحنی حاکی از انتقاد و انتقاد پاسخ داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Everybody said, with disapprobation writ large upon their faces.
[ترجمه گوگل]همه با نارضایتی بزرگی روی صورتشان میگفتند
[ترجمه ترگمان]همه می گفتند که بر چهره شان آثار نارضایتی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه می گفتند که بر چهره شان آثار نارضایتی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But company disapprobation, both sides does not fall for this conflict.
[ترجمه گوگل]اما نارضایتی شرکت، هر دو طرف برای این درگیری نمی افتد
[ترجمه ترگمان]اما هر دو طرف مخالف این درگیری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما هر دو طرف مخالف این درگیری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Little brother strange elder brother is too inequitable, disapprobation.
[ترجمه گوگل]برادر کوچک برادر بزرگتر عجیب و غریب بیش از حد ناعادلانه، ناپسند است
[ترجمه ترگمان]برادر کوچک برادر کوچک عجیب و غریبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برادر کوچک برادر کوچک عجیب و غریبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The 3rd day: He is minatory I if disapprobation sinks boat lane.
[ترجمه گوگل]روز سوم: او در صورت نارضایتی خط قایق را غرق میکند، منتخب است
[ترجمه ترگمان]سوم روز سوم: اگر از کوره راه بروم، از کوره در می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سوم روز سوم: اگر از کوره راه بروم، از کوره در می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They were coined in a later age as terms of disapprobation, even contempt.
[ترجمه گوگل]آنها در دوران بعدی به عنوان اصطلاحات ناپسند و حتی تحقیر ابداع شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در عصر بعدی به عنوان نارضایتی و حتی تحقیر به کار برده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در عصر بعدی به عنوان نارضایتی و حتی تحقیر به کار برده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But this is equally the case with regard to our approbation or disapprobation of the sentiments or passions of others.
[ترجمه گوگل]اما این امر در مورد تأیید یا عدم تأیید احساسات یا علایق دیگران نیز صادق است
[ترجمه ترگمان]اما این موضوع در مورد تایید یا عدم تایید احساسات و احساسات دیگران نسبت به دیگران صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این موضوع در مورد تایید یا عدم تایید احساسات و احساسات دیگران نسبت به دیگران صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We have 800 million dollar on Zhang now, we say pass the winter, shareholders but disapprobation.
[ترجمه گوگل]ما الان 800 میلیون دلار روی ژانگ داریم، می گوییم زمستان را بگذرانیم، سهامداران اما نارضایتی
[ترجمه ترگمان]ما اکنون در حال حاضر ۸۰۰ میلیون دلار داریم ما می گوییم زمستان، سهامداران، اما disapprobation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما اکنون در حال حاضر ۸۰۰ میلیون دلار داریم ما می گوییم زمستان، سهامداران، اما disapprobation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They were all astonished; and Mr. Bennet, who could by no means wish for so speedy a return, immediately said, "But is there not danger of Lady Catherine's disapprobation here, my good sir?
[ترجمه گوگل]همه آنها شگفت زده شدند و آقای بنت که به هیچ وجه نمی توانست آرزوی بازگشت سریع داشته باشد، بلافاصله گفت: "اما آیا خطر نارضایتی لیدی کاترین در اینجا وجود ندارد، آقای خوب من؟
[ترجمه ترگمان]همه مات و مبهوت مانده بودند، و آقای بنت که به هیچ وجه مایل نبود زودتر برگردد، بلافاصله گفت: آقا، خوب نیست که لیدی کاترین از این موضوع ناراحت بشود، آقا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه مات و مبهوت مانده بودند، و آقای بنت که به هیچ وجه مایل نبود زودتر برگردد، بلافاصله گفت: آقا، خوب نیست که لیدی کاترین از این موضوع ناراحت بشود، آقا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But in making the government they left this institution with many clear marks of disapprobation upon it.
[ترجمه گوگل]اما در ساختن دولت، این نهاد را با نشانههای آشکار ناپسندی بر آن گذاشتند
[ترجمه ترگمان]اما در ساختن دولت، آن ها این موسسه را با نشانه هایی روشن از مخالفت با آن ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما در ساختن دولت، آن ها این موسسه را با نشانه هایی روشن از مخالفت با آن ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You must know that though I should be exceedingly grieved at their disapprobation, I could not hesitate.
[ترجمه گوگل]شما باید بدانید که اگرچه من باید به شدت از نارضایتی آنها ناراحت می شدم، نمی توانستم دریغ کنم
[ترجمه ترگمان]شما باید بدانید که اگر من از مخالفت آن ها خیلی ناراحت می شدم، نمی توانستم تردید کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما باید بدانید که اگر من از مخالفت آن ها خیلی ناراحت می شدم، نمی توانستم تردید کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Charles's attentions to Henrietta had been observed by her father and mother without any disapprobation.
[ترجمه گوگل]توجه چارلز به هنریتا توسط پدر و مادرش بدون هیچ مخالفتی مشاهده شده بود
[ترجمه ترگمان]توجه چارلز به هنریتا بدون هیچ مخالفت و نارضایتی او را جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توجه چارلز به هنریتا بدون هیچ مخالفت و نارضایتی او را جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Elizabeth would wonder, and probably would blame her; and though her resolution was not to be shaken, her feelings must be hurt by such disapprobation.
[ترجمه گوگل]الیزابت تعجب می کرد و احتمالاً او را سرزنش می کرد و اگرچه تصمیم او نباید متزلزل شود، احساسات او باید از چنین ناپسندی جریحه دار شود
[ترجمه ترگمان]الیزابت تعجب می کرد، و شاید هم او را مقصر می دانست، و هر چند که تصمیمش متزلزل نبود، احساساتش جریحه دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]الیزابت تعجب می کرد، و شاید هم او را مقصر می دانست، و هر چند که تصمیمش متزلزل نبود، احساساتش جریحه دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید