1. The referee disallowed the try for a forward pass.
[ترجمه گوگل]داور تلاش برای پاس رو به جلو را رد کرد
[ترجمه ترگمان]داور این تلاش را برای عبور به جلو ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داور این تلاش را برای عبور به جلو ممنوع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Coventry had a goal disallowed for offside.
[ترجمه گوگل]کاونتری یک گل به دلیل آفساید مردود اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]کاونتری یک گل برای offside داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاونتری یک گل برای offside داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The goal was disallowed because Wark was offside.
[ترجمه گوگل]این گل به دلیل آفساید بودن وارک مردود اعلام شد
[ترجمه ترگمان]گل به این دلیل ممنوع شد چون Wark در offside بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گل به این دلیل ممنوع شد چون Wark در offside بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The chairman disallowed the veracity of his report.
[ترجمه گوگل]رئیس صحت گزارش خود را رد کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس صحت گزارش خود را تکذیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رئیس صحت گزارش خود را تکذیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To everyone's amazement, the goal was disallowed.
[ترجمه گوگل]در کمال تعجب همه، گل مردود اعلام شد
[ترجمه ترگمان]هدف از حیرت همه، هدف از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف از حیرت همه، هدف از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The goal was disallowed for offside.
[ترجمه گوگل]گل به دلیل آفساید مردود اعلام شد
[ترجمه ترگمان]این هدف برای offside ممنوع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این هدف برای offside ممنوع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Machester United had a goal disallowed for being offside.
[ترجمه محمد] منچستر یونایتد یه گل زد که به خاطر خطای آفساید رد شد|
[ترجمه گوگل]یک گل برای ماچستریونایتد به دلیل آفساید مردود اعلام شد[ترجمه ترگمان]Machester متحده هدفی داشت که به خاطر offside بودن مجاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The England team had two goals disallowed.
[ترجمه گوگل]تیم انگلیس دو گل مردود داشت
[ترجمه ترگمان]تیم انگلیس دو گل به تصویب رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیم انگلیس دو گل به تصویب رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Rush had a 45th-minute goal disallowed for offside.
[ترجمه گوگل]راش یک گل دقیقه 45 را به دلیل آفساید مردود اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]راش یک گل ۴۵ دقیقه ای برای offside داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راش یک گل ۴۵ دقیقه ای برای offside داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Internal Revenue Service sought to disallow the payments.
[ترجمه گوگل]سرویس درآمد داخلی به دنبال این بود که پرداخت ها را ممنوع کند
[ترجمه ترگمان]سرویس درآمد داخلی به دنبال اجازه دادن به پرداخت ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرویس درآمد داخلی به دنبال اجازه دادن به پرداخت ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Her claim was disallowed on the ground that she had not paid her premium.
[ترجمه گوگل]ادعای او به این دلیل که حق بیمه خود را پرداخت نکرده بود رد شد
[ترجمه ترگمان]ادعای او این بود که روی زمین ولو شده بود و حق بیمه او را نپرداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ادعای او این بود که روی زمین ولو شده بود و حق بیمه او را نپرداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. When the goal was disallowed they chalked it up to a bad referee decision.
[ترجمه گوگل]وقتی گل مردود اعلام شد، آنها آن را به تصمیم داور بد نشان دادند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هدف از این کار ممنوع شد، آن ها تصمیم داور بدی را برای داور اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که هدف از این کار ممنوع شد، آن ها تصمیم داور بدی را برای داور اعلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They disallowed our claim for compensation.
[ترجمه گوگل]آنها ادعای ما برای غرامت را رد کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعای ما برای جبران خسارت را رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعای ما برای جبران خسارت را رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The referee disallowed the goal.
[ترجمه گوگل]داور گل را مردود اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]داور هدف را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داور هدف را رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We would disallow any involving the mediation of language, including, of course, the belief that it believes.
[ترجمه گوگل]ما هرگونه وساطت زبان، از جمله، البته، اعتقاد به آن را نمی پذیریم
[ترجمه ترگمان]ما اجازه نمی دهیم که هر گونه میانجی گری زبان، از جمله، اعتقاد به اعتقاد به آن را رد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما اجازه نمی دهیم که هر گونه میانجی گری زبان، از جمله، اعتقاد به اعتقاد به آن را رد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید