1. i disagree with him and i will gainsay him!
با او توافق ندارم و (حرف) او را نفی می کنم !
2. to disagree with someone about something
باکسی درباره ی چیزی مخالفت کردن
3. he will disagree with whatever i say
او با هرچیزی که من بگویم مخالفت خواهد کرد.
4. his reports disagree with those of others
گزارش های او با گزارش های دیگران نمی خواند.
5. admittedly, economists often disagree
همه معترفند که اقتصاددانان اغلب با هم توافق ندارند.
6. some agree and some disagree
بعضی ها موافقند و بعضی ها مخالف.
7. we agree on the substance of your proposal but disagree on details
با اصل پیشنهاد شما موافقیم ولی در جزئیات اختلاف داریم.
8. The conclusions disagree with the facts.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری با واقعیت ها مخالف است
[ترجمه ترگمان]نتایج با حقایق مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج با حقایق مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I didn't feel able to disagree with him.
[ترجمه گوگل]من احساس نمی کردم که بتوانم با او مخالفت کنم
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم با او مخالفت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم با او مخالفت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Scientists disagree about how the universe was created.
[ترجمه گوگل]دانشمندان در مورد چگونگی ایجاد کیهان اختلاف نظر دارند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان در مورد نحوه ایجاد جهان اختلاف نظر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانشمندان در مورد نحوه ایجاد جهان اختلاف نظر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. With all due respect, I disagree completely.
[ترجمه گوگل]با تمام احترام، کاملا مخالفم
[ترجمه ترگمان]با تمام احترام، کاملا مخالفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با تمام احترام، کاملا مخالفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I disagree strongly with this idea.
[ترجمه گوگل]من به شدت با این ایده مخالفم
[ترجمه ترگمان]من به شدت با این ایده مخالفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به شدت با این ایده مخالفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'm afraid I have to disagree with you .
[ترجمه گوگل]می ترسم مجبور باشم با شما مخالفت کنم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه باید با تو مخالفت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه باید با تو مخالفت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I disagree with you about this.
[ترجمه گوگل]در این مورد با شما مخالفم
[ترجمه ترگمان] در این مورد باه ات مخالفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در این مورد باه ات مخالفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You can disagree about them, and I personally do, but they are great ideas that have made people think.
[ترجمه گوگل]شما می توانید در مورد آنها اختلاف نظر داشته باشید، و من شخصاً موافقم، اما آنها ایده های بزرگی هستند که مردم را به فکر فرو برده است
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در مورد آن ها مخالفت کنید، و من شخصا این کار را می کنم، اما آن ها ایده های خوبی هستند که مردم را وادار به فکر کردن کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در مورد آن ها مخالفت کنید، و من شخصا این کار را می کنم، اما آن ها ایده های خوبی هستند که مردم را وادار به فکر کردن کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. I respect the president but I disagree with his decision.
[ترجمه گوگل]من به رئیس جمهور احترام می گذارم اما با تصمیم او مخالفم
[ترجمه ترگمان]من به رئیس جمهور احترام می گذارم، اما با تصمیمش مخالفت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به رئیس جمهور احترام می گذارم، اما با تصمیمش مخالفت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Experts disagree over the age of the drawings.
[ترجمه گوگل]کارشناسان در مورد قدمت نقاشی ها اختلاف نظر دارند
[ترجمه ترگمان]متخصصان در مورد سن این نقاشی ها اختلاف نظر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متخصصان در مورد سن این نقاشی ها اختلاف نظر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید