disaggregation
تخصصی
[زمین شناسی] فروریختگی، از همپاشی جدایش یا کاهش یک توده و تبدیل آن به بخش های سازنده اش را گویند. بالاخص، هوازدگی مکانیکی .
[آب و خاک] تخریب خاکدانه
پیشنهاد کاربران
✍️تجزیه و تحلیل / فرآیند شکستن یک کل یا مجموعه به اجزا یا بخش های مستقل. این اصطلاح اغلب در زمینه های مختلفی مانند تحلیل داده ها، اقتصاد و علوم اجتماعی استفاده می شود تا الگوها و جزئیات زیرین بهتر درک شوند.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️به طور نمادین، disaggregation نمایانگر بررسی دقیق اجزا برای کسب بینش عمیق تر است. این تأکید بر اهمیت درک اجزای مستقل برای فهمیدن کل دارد.
👈مترادف؛ Decomposition, breakdown, separation, analysis
👇مثال؛
Data Analysis: "Disaggregation of the survey results revealed distinct patterns among different demographic groups. " 📊📈
Economics: "The disaggregation of GDP data helps in understanding the contribution of various sectors to the economy. " 💹🏦
Social Sciences: "By disaggregating the population data, researchers can identify specific needs of minority groups. " 🧑🔬🌐
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️به طور نمادین، disaggregation نمایانگر بررسی دقیق اجزا برای کسب بینش عمیق تر است. این تأکید بر اهمیت درک اجزای مستقل برای فهمیدن کل دارد.
👈مترادف؛ Decomposition, breakdown, separation, analysis
👇مثال؛
تقسیم کردن، گسیختگی
تفکیک ( وظایف و مسئولیت ها ) مثل تفکیک تعهد تامین وجوه و نقدینگی =disaggregation of the funding obligations
تفکیک یک جزء از کل ( مثل تفکیک طبقات هزینه ای )
تفکیک یک جزء از کل ( مثل تفکیک طبقات هزینه ای )