1. new party members were disaffected by the example of the leaders
اعضای جدید حزب از رفتار رهبران ناراضی بودند.
2. The government's policies have disaffected the pepole.
[ترجمه گوگل]سیاست های دولت مردم را ناراضی کرده است
[ترجمه ترگمان]سیاست های دولت ناراضی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیاست های دولت ناراضی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The soldiers were disaffected toward the government.
[ترجمه گوگل]سربازان نسبت به دولت ناراضی بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان ناراضی به سوی دولت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سربازان ناراضی به سوی دولت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The party needs to take steps to attract disaffected voters.
[ترجمه گوگل]حزب باید اقداماتی را برای جذب رای دهندگان ناراضی انجام دهد
[ترجمه ترگمان]این حزب باید گام هایی برای جذب رای دهندگان ناراضی بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حزب باید گام هایی برای جذب رای دهندگان ناراضی بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Disaffected members have left to form a new party.
[ترجمه گوگل]اعضای ناراضی برای تشکیل یک حزب جدید ترک کردند
[ترجمه ترگمان]اعضای disaffected برای تشکیل حزب جدید باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعضای disaffected برای تشکیل حزب جدید باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Some disaffected members left to form a new party.
[ترجمه گوگل]برخی از اعضای ناراضی برای تشکیل یک حزب جدید ترک کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از اعضای ناراضی خود را ترک کردند تا یک حزب جدید تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از اعضای ناراضی خود را ترک کردند تا یک حزب جدید تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The film features James Dean as a disaffected teenager.
[ترجمه گوگل]در این فیلم جیمز دین در نقش یک نوجوان ناراضی حضور دارد
[ترجمه ترگمان]این فیلم جیمز دین را به عنوان یک نوجوان ناراضی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فیلم جیمز دین را به عنوان یک نوجوان ناراضی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He attracts disaffected voters.
[ترجمه گوگل]او رای دهندگان ناراضی را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]او رای دهندگان ناراضی را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او رای دهندگان ناراضی را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Last-minute concessions had been made to disaffected groups to win their support.
[ترجمه گوگل]امتیازات لحظه آخری به گروه های ناراضی داده شده بود تا حمایت آنها را جلب کنند
[ترجمه ترگمان]امتیازات چند دقیقه ای به گروه های ناراضی برای جلب حمایت از آن ها داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امتیازات چند دقیقه ای به گروه های ناراضی برای جلب حمایت از آن ها داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Disaffected Cantarero supporters were considered by observers to be a danger to future constitutional order.
[ترجمه گوگل]ناظران حامیان ناراضی کانتارو را خطری برای نظم قانون اساسی آینده می دانستند
[ترجمه ترگمان]حامیان Cantarero Cantarero توسط ناظران در نظر گرفته شدند تا خطری برای نظم قانون اساسی آینده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حامیان Cantarero Cantarero توسط ناظران در نظر گرفته شدند تا خطری برای نظم قانون اساسی آینده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But he was equally anxious to convince disaffected voters that he was listening to them.
[ترجمه گوگل]اما او به همان اندازه مشتاق بود رای دهندگان ناراضی را متقاعد کند که به آنها گوش می دهد
[ترجمه ترگمان]اما او هم به همان اندازه مشتاق بود که voters را متقاعد کند که به آن ها گوش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما او هم به همان اندازه مشتاق بود که voters را متقاعد کند که به آن ها گوش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Candidates are trying to attract disaffected voters.
[ترجمه گوگل]کاندیداها تلاش می کنند رای دهندگان ناراضی را جذب کنند
[ترجمه ترگمان]نامزدها می کوشند تا رای دهندگان ناراضی را جذب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نامزدها می کوشند تا رای دهندگان ناراضی را جذب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She had been pale, listless, disaffected and Katherine was stricken by remorse.
[ترجمه گوگل]رنگ پریده، بی حال، ناراضی بود و کاترین دچار ندامت شده بود
[ترجمه ترگمان]او رنگ پریده و رنگ پریده و ناراضی بود و کاترین هم دچار پشیمانی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او رنگ پریده و رنگ پریده و ناراضی بود و کاترین هم دچار پشیمانی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Currently, disaffected pupils can drop two subjects to spend up to a day a week in the workplace.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، دانش آموزان ناراضی می توانند دو درس را رها کنند تا حداکثر یک روز در هفته را در محل کار بگذرانند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، دانش آموزان ناراضی می توانند دو موضوع را برای گذراندن یک روز در محل کار کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، دانش آموزان ناراضی می توانند دو موضوع را برای گذراندن یک روز در محل کار کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Unemployed and disaffected, they have embraced a kind of blissful ambivalence towards life as they float between parties, drugs, and a sexual freedom unknown to their elders.
[ترجمه گوگل]آنها که بیکار و ناراضی هستند، در حالی که بین مهمانی ها، مواد مخدر و آزادی جنسی ناشناخته برای بزرگانشان شناور هستند، نوعی دوگانگی سعادتمندانه نسبت به زندگی را پذیرفته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها بی کار و ناراضی هستند، آن ها نسبت به زندگی که بین طرفین، مواد مخدر و یک آزادی جنسی که برای ریش سفیدان خود ناشناخته هستند، در تضاد با زندگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها بی کار و ناراضی هستند، آن ها نسبت به زندگی که بین طرفین، مواد مخدر و یک آزادی جنسی که برای ریش سفیدان خود ناشناخته هستند، در تضاد با زندگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید