1. disadvantaged children need special education
کودکان محروم نیاز به آموزش ویژه دارند.
2. In disadvantaged areas, schools can be a force for good.
[ترجمه گوگل]در مناطق محروم، مدارس می توانند نیروی خوبی باشند
[ترجمه ترگمان]در مناطق محروم، مدارس می توانند یک نیروی مناسب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مناطق محروم، مدارس می توانند یک نیروی مناسب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These measures are intended to help the disadvantaged.
[ترجمه گوگل]این اقدامات برای کمک به محرومان در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این اقدامات برای کمک به افراد محروم در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اقدامات برای کمک به افراد محروم در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They weep crocodile tears for the poor and disadvantaged but are basically happy with things as they are.
[ترجمه گوگل]آنها برای فقرا و محرومان اشک تمساح می گریند اما اساساً از چیزهایی که هستند خوشحال هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها اشک تمساح را برای فقرا و محروم گریه می کنند اما اساسا از چیزهایی که هستند خوشحال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها اشک تمساح را برای فقرا و محروم گریه می کنند اما اساسا از چیزهایی که هستند خوشحال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. These social groups remain disadvantaged.
[ترجمه گوگل]این گروههای اجتماعی همچنان محروم هستند
[ترجمه ترگمان]این گروه های اجتماعی همچنان محروم باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گروه های اجتماعی همچنان محروم باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The woman who committed the crime was educationally disadvantaged.
[ترجمه گوگل]زنی که مرتکب جرم شد از نظر تحصیلی در وضعیت نامناسبی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]زنی که این جنایت رو مرتکب شده خیلی ضعیف بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زنی که این جنایت رو مرتکب شده خیلی ضعیف بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These countries have been seriously disadvantaged by the financial crisis.
[ترجمه گوگل]این کشورها به دلیل بحران مالی به شدت آسیب دیده اند
[ترجمه ترگمان]این کشورها به شدت تحت تاثیر بحران مالی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کشورها به شدت تحت تاثیر بحران مالی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many people will be greatly disadvantaged by the new tax system.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم به دلیل سیستم مالیاتی جدید به شدت آسیب خواهند دید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از سیستم جدید مالیاتی محروم خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از سیستم جدید مالیاتی محروم خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Many children are disadvantaged by poor schooling.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کودکان به دلیل تحصیل ضعیف در محرومیت هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان محروم از مدرسه ضعیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان محروم از مدرسه ضعیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She's done a lot of work with disadvantaged children.
[ترجمه گوگل]او کارهای زیادی با بچه های محروم انجام داده است
[ترجمه ترگمان]او کاره ای زیادی با کودکان محروم انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او کاره ای زیادی با کودکان محروم انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Children living in inner-city areas may be educationally disadvantaged.
[ترجمه گوگل]کودکانی که در نواحی درون شهری زندگی می کنند ممکن است از نظر تحصیلی در وضعیت نامناسبی قرار داشته باشند
[ترجمه ترگمان]کودکانی که در مناطق فقیرنشین زندگی می کنند ممکن است محروم از جامعه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکانی که در مناطق فقیرنشین زندگی می کنند ممکن است محروم از جامعه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Further evidence of the disadvantaged position of older women in relation to men can be gained from information on the distribution of income.
[ترجمه گوگل]شواهد بیشتری از وضعیت نامطلوب زنان مسن در رابطه با مردان را می توان از اطلاعات مربوط به توزیع درآمد به دست آورد
[ترجمه ترگمان]شواهد بیشتر در مورد جایگاه محروم زنان مسن تر در ارتباط با مردان را می توان از اطلاعات در مورد توزیع درآمد کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شواهد بیشتر در مورد جایگاه محروم زنان مسن تر در ارتباط با مردان را می توان از اطلاعات در مورد توزیع درآمد کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I feel no desire to kill this strategically disadvantaged animal, but I have an inspiration.
[ترجمه گوگل]من هیچ تمایلی برای کشتن این حیوان از نظر استراتژیک محروم احساس نمی کنم، اما من یک الهام دارم
[ترجمه ترگمان]من هیچ علاقه ای به کشتن این حیوون ها ندارم، اما یه انگیزه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من هیچ علاقه ای به کشتن این حیوون ها ندارم، اما یه انگیزه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many disadvantaged people will find an outlet for their abilities through whatever channels remain open.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد محروم از طریق هر کانالی که باز باشد، خروجی برای توانایی های خود پیدا می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد محروم راه خروجی خود را از طریق هر کانالی که باز می ماند پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد محروم راه خروجی خود را از طریق هر کانالی که باز می ماند پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید