dirty tricks


(امریکا - به ویژه در رقابت های سیاسی یا اداری) حیله، نیرنگ، خلاف کاری، سوسه، دوز و کلک

جمله های نمونه

1. He claimed he was the victim of a dirty tricks campaign. .
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که قربانی یک کمپین حقه‌های کثیف شده است
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد قربانی یک کمپین حقه کثیف بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The party chairman accused the opposition of dirty tricks in their election campaign.
[ترجمه گوگل]رئیس حزب مخالفان را به ترفندهای کثیف در مبارزات انتخاباتی خود متهم کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس حزب اپوزیسیون را متهم به حقه های کثیف در مبارزات انتخاباتی خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bill swore he'd get even with his brother, who'd played a dirty trick on him.
[ترجمه گوگل]بیل قسم خورد که حتی با برادرش که حقه کثیف او را بازی کرده بود، برخورد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]بیل قسم خورد که حتی با برادرش هم که یک حقه کثیفی به او زده بود، پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The airline admitted being involved in a dirty tricks campaign to win customers from their rival.
[ترجمه گوگل]این شرکت هواپیمایی اعتراف کرد که در یک کمپین حقه‌های کثیف برای جلب مشتریان از رقیب خود شرکت داشته است
[ترجمه ترگمان]این شرکت هواپیمایی اقرار کرد که در تبلیغات کثیف خود برای بردن مشتریان از رقیب خود دست داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He didn't turn up? What a dirty trick!
[ترجمه گوگل]او ظاهر نشد؟ چه حقه کثیفی!
[ترجمه ترگمان]او سرش را بلند نکرد؟ چه حقه کثیفی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He played a dirty trick on me by refusing to do what he had promised.
[ترجمه گوگل]او با امتناع از انجام قولی که داده بود با من حقه کثیف کرد
[ترجمه ترگمان]او با امتناع از انجام کاری که قول داده بود، حقه کثیفی به من زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What a dirty trick to play!
[ترجمه گوگل]چه حقه کثیفی برای بازی کردن!
[ترجمه ترگمان]چه بازی کثیفی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She played a dirty trick on me by telling me Diane was having a party when she wasn't.
[ترجمه گوگل]او با من یک حقه کثیف کرد و به من گفت که دایان در حال برگزاری مهمانی است در حالی که او نبود
[ترجمه ترگمان]اون با من یه حقه کثیفی زد که به من بگه دایان یه مهمونی داشت وقتی که نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bomb threats and other dirty tricks kept many voters at home.
[ترجمه گوگل]تهدیدهای بمب گذاری و دیگر حقه های کثیف بسیاری از رای دهندگان را در خانه نگه داشت
[ترجمه ترگمان]تهدیدات بمب و دیگر حقه های کثیف بسیاری از رای دهندگان را در خانه نگه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What a low-down, dirty trick.
[ترجمه گوگل]چه حقه کم و کثیفی
[ترجمه ترگمان]عجب حقه کثیفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But their dirty tricks only made me madder.
[ترجمه گوگل]اما حقه های کثیف آنها فقط من را دیوانه تر کرد
[ترجمه ترگمان]اما حقه های کثیف آن ها فقط مرا عصبانی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Untalented sports teams often resort to dirty tricks to win.
[ترجمه گوگل]تیم های ورزشی بی استعداد اغلب برای پیروزی به ترفندهای کثیف متوسل می شوند
[ترجمه ترگمان]تیم های ورزشی untalented اغلب به حقه های کثیف متوسل می شوند تا برنده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nixon won the election by playing dirty tricks.
[ترجمه گوگل]نیکسون با ترفندهای کثیف در انتخابات پیروز شد
[ترجمه ترگمان]نیکسون با بازی کردن حقه کثیفی در انتخابات پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The salesman used some dirty tricks to improve his monthly sales figures.
[ترجمه گوگل]فروشنده از ترفندهای کثیف برای بهبود آمار فروش ماهانه خود استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]فروشنده از حقه های کثیف برای بهبود آمار فروش ماهانه خود استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Who put you up to all these dirty tricks?
[ترجمه گوگل]چه کسی شما را درگیر این همه حقه های کثیف کرده است؟
[ترجمه ترگمان]کی تو رو به این حقه های کثیف رسوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس