dirtily

/ˈdɜːrtɪli//ˈdɜːtɪli/

بکثافت

جمله های نمونه

1. They dirtily smiled and called the waiter.
[ترجمه گوگل]لبخند کثیفی زدند و گارسون را صدا زدند
[ترجمه ترگمان]آن ها می خندیدند و پیشخدمت را صدا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nearly each people once made dirtily by the computer program and the network use.
[ترجمه گوگل]تقریباً هر یک از مردم یک بار توسط برنامه های رایانه ای و شبکه استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]تقریبا هر یک از افراد زمانی که برنامه کامپیوتر و استفاده از شبکه را مورد استفاده قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. John is as dirtily drunk as usual.
[ترجمه گوگل]جان مثل همیشه مست است
[ترجمه ترگمان]جان مثل همیشه مست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Brussels II also encourages some less scrupulous lawyers to behave badly, urging their clients to act fast and dirtily.
[ترجمه گوگل]بروکسل 2 همچنین برخی از وکلای کمتر دقیق را به رفتار بد تشویق می کند و از موکلان خود می خواهد که سریع و کثیف عمل کنند
[ترجمه ترگمان]بروکسل همچنین برخی از وکلای less را تشویق می کند که بد رفتار کنند و از clients بخواهند که سریع عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I expostulated and desired that he should have his in a mug; affirming that I could not taste the liquid treated so dirtily .
[ترجمه گوگل]من تبرئه کردم و خواستم که او را در یک لیوان داشته باشد تایید می کند که من نمی توانستم طعم مایعی را که اینقدر کثیف درمان شده بود بچشم
[ترجمه ترگمان]من دوستانه از او خواهش کردم که او را در لیوانی به دست آورد و گفت که من نمی توانم مزه آن را بچشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The body lookings at the person who didn't make dirty the body to think dirtily :' My body also is certainly clean.
[ترجمه گوگل]بدن به کسی که بدن را کثیف نکرده نگاه می کند تا کثیف فکر کند: "بدن من هم مطمئناً تمیز است
[ترجمه ترگمان]بدن به کسی که بدن را کثیف نمی کرد، نگاه می کرد: بدن من هم مطمئنا تمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But explode to fry in fact is 1 kind to very dirtily boil to make a method.
[ترجمه گوگل]اما منفجر به سرخ کردن در واقع 1 نوع به جوش بسیار کثیف به یک روش است
[ترجمه ترگمان]اما منفجر کردن در حقیقت یک نوع جوش است که به جوش می آید تا روشی درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is also faster than economic growth, implying that the world is not just consuming more energy, but also making it ever more dirtily.
[ترجمه گوگل]همچنین سریع‌تر از رشد اقتصادی است، به این معنی که جهان نه تنها انرژی بیشتری مصرف می‌کند، بلکه آن را بیش از پیش کثیف‌تر می‌کند
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین سریع تر از رشد اقتصادی است و دلالت بر این دارد که جهان فقط انرژی بیشتری مصرف نمی کند، بلکه بیشتر آن را dirtily می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• filthily, uncleanly; obscenely, indecently

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : dirty
✅️ اسم ( noun ) : dirt / dirtiness
✅️ صفت ( adjective ) : dirty
✅️ قید ( adverb ) : dirty / dirtily

بپرس