1. dirt and filth matted their hair
چرک و کثافت موهای آنها را نمد مانند کرده بود.
2. a dirt road
جاده ی خاکی
3. a dirt road that unites a farm road with the main highway
جاده ی خاکی که راه روستایی را به شاهراه اصلی وصل می کند
4. the dirt and the poverty of the children appalled them
کثیفی و فقر کودکان،آنان را به رقت آورد.
5. the dirt of jealousy
پلیدی حسادت
6. the dirt they say about him does not deserve an answer
حرف هایی که پشت سر او می زنند استحقاق پاسخ را ندارد.
7. the appalling dirt and poverty of the children. . .
کثیفی و فقر رقت انگیز کودکان
8. they banked dirt on top of the tomb
روی قبر (مقداری) خاک انباشته کردند.
9. do someone dirt
(امریکا - خودمانی) به کسی صدمه زدن (از راه هرزه درایی یا شایعه پراکنی)،به ناحق رفتار کردن
10. hit the dirt
(خودمانی) خود را به زمین افکندن (مثلا برای احتراز از تیر خوردن)،(روی زمین) ولو شدن
11. throw (fling) dirt at somebody
پشت سر کسی بدگویی کردن
12. germs harbor in dirt
میکرب در کثافت زندگی می کند.
13. pavements yielded to dirt roads
اسفالت جای خود را به جاده ی خاکی داد.
14. there is more dirt to be uncovered at the parliament
در پالمان فساد بیشتری وجود دارد که باید از آن پرده برداری شود.
15. to gouge out dirt
لجن را بیرون کشیدن
16. white cloth shows dirt
پارچه ی سفید چرک تاب است.
17. hit the pay dirt
(عامیانه) ممر درآمد یا ثروت یا موفقیت را کشف کردن،کامیاب شدن
18. she stepped on sheep dirt
او روی کثافت گوسفند پا گذاشت.
19. the tractor scooped the dirt off the road and dumped it into the truck
تراکتور خاک ها را از جاده برمی داشت و توی کامیون خالی می کرد.
20. his movies are full of dirt
فیلم های او پر از هرزه درایی است.
21. how can i get the dirt off my hand?
چطور دست هایم را از کثافت پاک کنم ؟
22. she fell scrabbling on the dirt and begging
بر خاک چنگ می زد و التماس می کرد.
23. there was a lot of dirt under his fingernails
زیر ناخن هایش پر از چرک بود.
24. his bare feet were caked with dirt and mud
چرک و گل بر پاهای برهنه اش کبره بسته بود.
25. they dug the well and piled the dirt in the alley
آنها چاه را کندند و خاک آن را در کوچه انباشتند.
26. it was raining and the children's boots were covered with dirt
باران می آمد و پوتین های بچه ها از گل و لای پوشیده شده بود.
27. The road petered out into a dirt track.
[ترجمه ب گنج جو] این جاده آخرش منتهی میشه به یه باریکه ی خاکی.|
[ترجمه مهناز مهرابی] این جاده به یک مسیر خاکی میرسد|
[ترجمه گوگل]جاده در مسیری خاکی فرو رفت[ترجمه ترگمان]کنار جاده کنار جاده خاکی به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Dirt bike trails crisscrossed the grassy furrows.
[ترجمه گوگل]مسیرهای دوچرخهسواری خاکی از شیارهای علفپوش عبور میکردند
[ترجمه ترگمان]دوچرخه کثیفی از شیارهای پوشیده از چمن عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوچرخه کثیفی از شیارهای پوشیده از چمن عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. She brushed the loose dirt off her coat.
[ترجمه گوگل]خاک شل را از روی کتش پاک کرد
[ترجمه ترگمان]گل شل را از کتش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گل شل را از کتش درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. Wheels leave grooves in a dirt road.
[ترجمه گوگل]چرخ ها در جاده خاکی شیارهایی به جا می گذارند
[ترجمه ترگمان]چرخ ها شیارهای روی جاده خاکی را ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرخ ها شیارهای روی جاده خاکی را ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید