1. director general
مدیر کل،سرسامان گر،سرراستار
2. managing director
مدیر عامل
3. the director minced up the play
کارگردان نمایشنامه را چند تکه کرد.
4. the director of public relations
سرپرست روابط عمومی
5. a deputy director
قائم مقام مدیر
6. our previous director was a despot
رئیس قبلی ما فردی مستبد بود.
7. the film's director is from kashan
کارگردان فیلم اهل کاشان است.
8. she is the director of the budget office
او مدیر اداره ی بودجه است.
9. they made her director
او را رئیس کردند.
10. he superseded his father as managing director
او به عنوان مدیر عامل جانشین پدرش شد.
11. They banqueted her royally when she became the director of the company.
[ترجمه زهرا] وقتی مدیر شرکت شد، آنها از اون به طرز شاهانه پذیرایی کردند|
[ترجمه گوگل]هنگامی که او مدیر شرکت شد، آنها به طور سلطنتی از او ضیافت کردند[ترجمه ترگمان]وقتی مدیر شرکت شد او را شاهانه می ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The director resigned in protest at the decision.
[ترجمه گوگل]این مدیر در اعتراض به این تصمیم استعفا داد
[ترجمه ترگمان]مدیر در اعتراض به این تصمیم استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدیر در اعتراض به این تصمیم استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The new director is likely to make major changes in personnel.
[ترجمه گوگل]مدیر جدید احتمالاً تغییرات اساسی در پرسنل ایجاد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر جدید احتمالا تغییرات عمده ای را در پرسنل ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدیر جدید احتمالا تغییرات عمده ای را در پرسنل ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I daren't be late for work again or director will call me over the coals.
[ترجمه گوگل]جرأت نمی کنم دوباره سر کار دیر بیام وگرنه کارگردان با من تماس می گیرد
[ترجمه ترگمان]دیگر جرات ندارم برای کار دیر کنم یا کارگردان من را روی زغال صدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیگر جرات ندارم برای کار دیر کنم یا کارگردان من را روی زغال صدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The director tends to establish his relatives in the best jobs.
[ترجمه گوگل]کارگردان تمایل دارد اقوام خود را در بهترین مشاغل مستقر کند
[ترجمه ترگمان]کارگردان تمایل دارد تا بستگان خود را در بهترین مشاغل ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارگردان تمایل دارد تا بستگان خود را در بهترین مشاغل ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. In 1952 she wed film director Roger Vadim.
[ترجمه گوگل]او در سال 1952 با کارگردان فیلم راجر وادیم ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۵۲ به همراه راجر وادیم، کارگردان فیلم، ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۵۲ به همراه راجر وادیم، کارگردان فیلم، ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The director has the most to lose.
[ترجمه lily] مدیر چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد.|
[ترجمه Mehrnoush] مدیر بیشترین حقوق را دارد|
[ترجمه گوگل]کارگردان بیشترین ضرر را دارد[ترجمه ترگمان]کارگردان بیش ترین سهم را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید