direct psychoanalysis ( روانشناسی )
واژه مصوب: روان کاوی مستقیم
تعریف: استفاده از فنون جرح وتعدیل شدۀ روان کاوی برای ارتباط مستقیم با ضمیر ناخودآگاه بیمار روان پریش
واژه مصوب: روان کاوی مستقیم
تعریف: استفاده از فنون جرح وتعدیل شدۀ روان کاوی برای ارتباط مستقیم با ضمیر ناخودآگاه بیمار روان پریش