direct current

/dəˈrektˈkɜːrənt//dɪˈrektˈkʌrənt/

معنی: جریان مستقیم، جریان برق مستقیم، جریان یکسو
معانی دیگر: (برق) جریان مستقیم

جمله های نمونه

1. The wiper motor is a permanent-magnet direct current (DC) one. It is equipped on the front windscreen glass with the mechanical parts of the worm gear.
[ترجمه گوگل]موتور برف پاک کن یک جریان مستقیم آهنربایی دائمی (DC) است بر روی شیشه جلوپنجره جلو با قطعات مکانیکی دنده حلزونی مجهز شده است
[ترجمه ترگمان]موتور برف پاک کن یک جریان مستقیم جریان مستقیم (DC)است آن به شیشه جلوی شیشه جلو و قسمت های مکانیکی لوازم کرم نصب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Results indicate that wear under the direct current magnetic field is much lower than that without magnetic field, the wear is reduced with increasing the magnetic density.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که سایش تحت میدان مغناطیسی جریان مستقیم بسیار کمتر از آن است که بدون میدان مغناطیسی، سایش با افزایش چگالی مغناطیسی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که فرسایش تحت میدان مغناطیسی جریان مستقیم بسیار پایین تر از میدان مغناطیسی است، فرسایش با افزایش چگالی مغناطیسی کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Today the breakeven point between alternating cur-rent and direct current is approximately 400 miles (640 km) for overhead lines and 20- 25(32- 40 kin) miles for underground cable.
[ترجمه گوگل]امروزه نقطه سر به سر بین جریان متناوب و جریان مستقیم تقریباً 400 مایل (640 کیلومتر) برای خطوط هوایی و 20-25 (32-40 kin) مایل برای کابل زیرزمینی است
[ترجمه ترگمان]امروزه نقطه breakeven بین جریان متناوب و جریان مستقیم حدود ۴۰۰ مایل (۶۴۰ کیلومتر)برای خطوط بالای سر و ۲۰ - ۲۵ (۳۲)مایل برای کابل زیر زمینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A fuzzy model of a direct current series motor was given and a root-mean-square error was used to verify the criterion of 9 fuzzy models.
[ترجمه گوگل]یک مدل فازی از یک موتور سری جریان مستقیم داده شد و یک خطای ریشه میانگین مربع برای تأیید معیار 9 مدل فازی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]یک مدل گنگ از یک موتور سری جریان مستقیم داده شد و یک خطای جذر میانگین ریشه برای تایید معیار ۹ مدل گنگ استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By using slow change direct current little signal in computer on a chip, we can make D/A converter performA/D converter function.
[ترجمه گوگل]با استفاده از سیگنال اندک جریان مستقیم تغییر آهسته در رایانه روی یک تراشه، می‌توانیم تبدیل D/A عملکرد مبدل A/D را انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک سیگنال کوچک جریان مستقیم با یک چیپ روی یک چیپ، می توانیم D \/ A را به عنوان تابع مبدل D \/ D بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Adopted unique ventilation system and non - carbonate direct current motor stabilize the hot airflow.
[ترجمه گوگل]سیستم تهویه منحصربه‌فرد و موتور جریان مستقیم غیر کربناتی، جریان هوای گرم را تثبیت می‌کند
[ترجمه ترگمان]سیستم تهویه منحصر به فرد فرزند خوانده و موتور جریان مستقیم غیر کربناته جریان هوا را تثبیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Brushless direct current motor drive system based on DSP in the HVC is researched by digital control manner in the paper.
[ترجمه گوگل]سیستم محرک موتور جریان مستقیم بدون جاروبک مبتنی بر DSP در HVC با روش کنترل دیجیتال در مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]سیستم درایو موتور جریان مستقیم مبتنی بر DSP در HVC توسط روش کنترل دیجیتالی در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These reliable direct current generators provide a voltage output directly proportional to the rotational speed of the armature shaft and are specifically designed for speed control applications.
[ترجمه گوگل]این ژنراتورهای جریان مستقیم قابل اعتماد، ولتاژ خروجی را مستقیماً متناسب با سرعت چرخش محور آرمیچر ارائه می‌کنند و به طور خاص برای کاربردهای کنترل سرعت طراحی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]این ژنراتورهای جریان مستقیم قابل اعتماد، خروجی ولتاژ را مستقیما متناسب با سرعت دورانی شفت آرمیچر تامین می کنند و به طور خاص برای کاربردهای کنترل سرعت طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As compared with the brush-plating with direct current, the sur- face roughness of plated layer is lowerd, its hardness is raised, the binding of plated layer with the base metal is improved.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با آبکاری برس با جریان مستقیم، زبری سطح لایه آبکاری شده کاهش می یابد، سختی آن افزایش می یابد، اتصال لایه آبکاری شده با فلز پایه بهبود می یابد
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مقایسه با روکش فلزی با جریان مستقیم، زبری صورت لایه sur نشان داده شده است، سختی آن بالا می رود، اتصال لایه plated با فلز پایه بهبود می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The paper briefly describes the theory of direct current sensor based on magnetic potential self-balance and feedback compensation and the structure of prototype machine based on this theory.
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور خلاصه تئوری حسگر جریان مستقیم را بر اساس تعادل پتانسیل مغناطیسی و جبران بازخورد و ساختار نمونه اولیه ماشین بر اساس این نظریه توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور خلاصه نظریه سنسور جریان مستقیم مبتنی بر موازنه پتانسیل مغناطیسی و جبران بازخورد و ساختار ماشین نمونه را براساس این نظریه توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Adopted unique ventilation system and rotational direct current motor stabilize the hot airflow.
[ترجمه گوگل]سیستم تهویه منحصر به فرد و موتور جریان مستقیم چرخشی، جریان هوای گرم را تثبیت می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم تهویه منحصر به فرد فرزند خوانده و جریان مستقیم جریان هوا جریان هوا را تثبیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The women built battery-powered direct current lamps to replace kerosene lanterns widely used in local homes—a known source of indoor air pollution.
[ترجمه گوگل]این زنان لامپ‌های جریان مستقیم با باتری را برای جایگزینی فانوس‌های نفت سفید که به طور گسترده در خانه‌های محلی مورد استفاده قرار می‌گرفت، ساختند - منبع شناخته شده آلودگی هوای داخل خانه
[ترجمه ترگمان]این زنان از لامپ های جریان مستقیم باتری برای جایگزین کردن فانوس های نفتی استفاده می کنند که به طور گسترده در خانه های محلی استفاده می شوند - یک منبع شناخته شده آلودگی هوای داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some kinds of batteries can be recharged by connecting them to a source of direct current.
[ترجمه گوگل]برخی از انواع باتری ها را می توان با اتصال آنها به منبع جریان مستقیم شارژ کرد
[ترجمه ترگمان]برخی از انواع باتری ها می تواند با اتصال آن ها به یک منبع جریان مستقیم شارژ مجدد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Diodes are electronic devices which rectify alternating current to direct current.
[ترجمه گوگل]دیودها وسایل الکترونیکی هستند که جریان متناوب را به جریان مستقیم تصحیح می کنند
[ترجمه ترگمان]diodes ابزارهای الکترونیکی هستند که جریان متناوب را به جریان مستقیم اصلاح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In his teens he had begun to fiddle with the concept of a substitute for direct current.
[ترجمه گوگل]او در نوجوانی شروع به سر زدن به مفهوم جایگزینی برای جریان مستقیم کرده بود
[ترجمه ترگمان]در نوجوانی با مفهوم جایگزینی برای جریان مستقیم آشنا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جریان مستقیم (اسم)
direct current

جریان برق مستقیم (اسم)
direct current

جریان یکسو (اسم)
direct current

تخصصی

[شیمی] جریان مستقیم
[عمران و معماری] جریان یکسو - جریان یکطرفه - جریان مستقیم
[کامپیوتر] جریان مستقیم
[برق و الکترونیک] جریان مستقیم ( دی سی ) جریان الکتریکی که در یک جهت جاری می شود . برای اصطلاحات مرتبط با جریان مستقیم به مدخلهای DC مراجعه کنید . - جریان مستقیم
[مهندسی گاز] جریان مستقیم - جریان یکنواخت، مستقیم
[ریاضیات] شدت جریان مستقیم

انگلیسی به انگلیسی

• electric current whose direction and value are unchanging

پیشنهاد کاربران

direct current ( فیزیک )
واژه مصوب: جریان مستقیم
تعریف: جریان برقی که فقط در یک جهت در حرکت است و مقدار متوسط آن تقریباً ثابت است
جریان مستقیم ( جریان الکتریکی )
جریان مستقیم

بپرس