1. A dipstick is used to measure how much oil is left in an engine.
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری مقدار روغن باقی مانده در موتور از یک میله اندازه گیری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری میزان نفت در موتور استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری میزان نفت در موتور استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He cleans the dip-stick under his armpit and tells us the car has more faults than he could shake a stick at.
[ترجمه گوگل]او چوب شیروانی زیر بغلش را تمیز می کند و به ما می گوید که ماشین بیش از آن چیزی است که بتواند چوب را تکان دهد ایراد دارد
[ترجمه ترگمان]او دیپ را زیر بغل خود تمیز می کند و به ما می گوید که خودرو دارای معایب بیشتری نسبت به زمانی است که می تواند یک چوب گلف را تکان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او دیپ را زیر بغل خود تمیز می کند و به ما می گوید که خودرو دارای معایب بیشتری نسبت به زمانی است که می تواند یک چوب گلف را تکان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Install dipstick and verify it is seated in the tube.
[ترجمه گوگل]میله اندازه گیری را نصب کنید و بررسی کنید که در لوله قرار گرفته باشد
[ترجمه ترگمان]نصب dipstick و تایید آن در لوله قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نصب dipstick و تایید آن در لوله قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Objective To evaluate the application value of the dipstick dye immunoassay ( DDIA ) on schistosomiasis mekongi diagnosis.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی ارزش کاربرد ایمونواسی رنگ دیپ استیک (DDIA) در تشخیص شیستوزومیازیس مکونگی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی مقدار کاربرد the رنگ dipstick (DDIA)در تشخیص schistosomiasis mekongi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی مقدار کاربرد the رنگ dipstick (DDIA)در تشخیص schistosomiasis mekongi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is no dipstick for the AL4 automatic transmission, and the level checking procedure is slightly unusual.
[ترجمه گوگل]برای گیربکس اتوماتیک AL4 میله ای وجود ندارد و روند بررسی سطح کمی غیر معمول است
[ترجمه ترگمان]هیچ dipstick برای انتقال اتوماتیک AL۴ وجود ندارد، و روند کنترل سطح کمی غیر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ dipstick برای انتقال اتوماتیک AL۴ وجود ندارد، و روند کنترل سطح کمی غیر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Proteinuria and hematuria were assessed by dipstick.
[ترجمه گوگل]پروتئینوری و هماچوری با استفاده از دیپ استیک بررسی شد
[ترجمه ترگمان]proteinuria و hematuria توسط dipstick ارزیابی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]proteinuria و hematuria توسط dipstick ارزیابی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Current Labs: Hemoglobin, hematocrit, glucose, UA ; urine dipstick for protein.
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های فعلی: هموگلوبین، هماتوکریت، گلوکز، UA نشانگر ادرار برای پروتئین
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه های جاری: Hemoglobin، hematocrit، گلوکز، UA، ادرار برای پروتئین dipstick
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه های جاری: Hemoglobin، hematocrit، گلوکز، UA، ادرار برای پروتئین dipstick
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A customized dipstick can be added to breathes with the flange style adapter.
[ترجمه گوگل]با استفاده از آداپتور سبک فلنج، می توان یک عدد سنج سفارشی برای تنفس اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]یک dipstick سفارشی را می توان اضافه کرد تا با آداپتور سبک flange تنفس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک dipstick سفارشی را می توان اضافه کرد تا با آداپتور سبک flange تنفس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Unlike Gaunt, he knew his chances were as slim as a dipstick.
[ترجمه گوگل]برخلاف گانت، او میدانست که شانسهایش به اندازه یک عدد سنج کم است
[ترجمه ترگمان]بر خلاف Gaunt، او می دانست که شانس او به اندازه یک احمق بی عرضه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بر خلاف Gaunt، او می دانست که شانس او به اندازه یک احمق بی عرضه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. TRANSMISSION FLUID: With car on level ground, start the engine and check the dipstick.
[ترجمه گوگل]سیال گیربکس: در حالی که ماشین روی زمین صاف است، موتور را روشن کنید و میله اندازه گیری را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]TRANSMISSION fluid: با ماشین بر روی زمین سطح، موتور را روشن کنید و the را چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]TRANSMISSION fluid: با ماشین بر روی زمین سطح، موتور را روشن کنید و the را چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As soon as he had filled the radiator the lady asked him for a new dipstick.
[ترجمه گوگل]به محض این که رادیاتور را پر کرد، خانم از او یک عدد سنج جدید خواست
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه رادیاتور را پر کرد، بانو از او خواست که از او استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه رادیاتور را پر کرد، بانو از او خواست که از او استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید