1. the girl was feeling dippy about the boy next door
دختر دیوانه ی پسر همسایه بود.
2. She was a plain, dippy girl who always looked like she'd have trouble getting past the £200 question on Millionaire.
[ترجمه گوگل]او دختری ساده و بی روح بود که همیشه به نظر می رسید برای پشت سر گذاشتن سوال 200 پوندی میلیونر مشکل دارد
[ترجمه ترگمان]او دختری ساده و dippy بود که همیشه به نظر می رسید برای گذشتن از ۲۰۰ سوال در مورد میلیونر دچار مشکل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او دختری ساده و dippy بود که همیشه به نظر می رسید برای گذشتن از ۲۰۰ سوال در مورد میلیونر دچار مشکل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Although some of the questions are dippy, the volume is an inimitable record of poetic opinions and conversational habits.
[ترجمه گوگل]اگرچه برخی از سؤالات ضعیف هستند، اما حجم آن رکوردی تکرار نشدنی از نظرات شاعرانه و عادات مکالمه است
[ترجمه ترگمان]با اینکه برخی از این سوالات dippy هستند، اما این کتاب یک سابقه بی نظیر از عقاید شاعرانه و عادات محاوره ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با اینکه برخی از این سوالات dippy هستند، اما این کتاب یک سابقه بی نظیر از عقاید شاعرانه و عادات محاوره ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I've always been dippy about Charity from a child.
[ترجمه گوگل]من همیشه از کودکی در مورد خیریه نگران بودم
[ترجمه ترگمان]من همیشه در مورد خیریه یه بچه پرت و پلا می گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من همیشه در مورد خیریه یه بچه پرت و پلا می گفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I hear you're dippy over a dame at the New Congress Club.
[ترجمه گوگل]شنیدهام که در کلاب کنگرهی جدید به خاطر دختری گیج میشوید
[ترجمه ترگمان]شنیده ام که در باشگاه جدید کنگره در حال بازدید از یک خانم هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شنیده ام که در باشگاه جدید کنگره در حال بازدید از یک خانم هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ben: Carol's dressing her in some dippy outfit.
[ترجمه گوگل]بن: کارول دارد او را لباسی شیک می پوشاند
[ترجمه ترگمان]کارول \"داره لباس dippy تنش میکنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارول \"داره لباس dippy تنش میکنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He has a dippy notion that the moon is inhabited.
[ترجمه گوگل]او تصوری مبهم دارد که ماه مسکونی است
[ترجمه ترگمان]او یک ایده dippy دارد که ماه در آن ساکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک ایده dippy دارد که ماه در آن ساکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Elsewhere the album is nicely poised between dippy and melancholic moods, and is quite a triumph of indie-pop!
[ترجمه گوگل]در جاهای دیگر آلبوم به خوبی بین حال و هوای غم انگیز و مالیخولیایی قرار گرفته است و کاملاً یک پیروزی ایندی-پاپ است!
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر، آلبوم به خوبی بین dippy و moods سودا زده قرار گرفته است، و کاملا نشانه پیروزی ایندی پاپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر، آلبوم به خوبی بین dippy و moods سودا زده قرار گرفته است، و کاملا نشانه پیروزی ایندی پاپ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This covers both his penchant for fusion, and his dippy mystic positivism and cosmology of love.
[ترجمه گوگل]این هم میل او به آمیختگی و هم پوزیتیویسم عرفانی و کیهان شناسی عشق را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]این، هم میل او به ترکیب، و هم positivism عرفانی his و کیهان شناسی عشق را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این، هم میل او به ترکیب، و هم positivism عرفانی his و کیهان شناسی عشق را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. That makes sense because a domestic chicken with a dippy spatial memory would survive but a forgetful wild bird would go hungry.
[ترجمه گوگل]این منطقی است زیرا یک مرغ اهلی با حافظه فضایی ضعیف زنده می ماند اما یک پرنده وحشی فراموشکار گرسنه می ماند
[ترجمه ترگمان]این با عقل جور در می اید چون یک مرغ خانگی با یک خاطره مانند ادراک سه بعدی زنده می ماند، اما یک پرنده وحشی، گرسنه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این با عقل جور در می اید چون یک مرغ خانگی با یک خاطره مانند ادراک سه بعدی زنده می ماند، اما یک پرنده وحشی، گرسنه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But to ban them and berate them seems doubly dippy.
[ترجمه گوگل]اما ممنوع کردن آنها و سرزنش آنها دوچندان بد به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]اما برای ممنوع کردن آن ها و سرزنش کردن آن ها به نظر دو برابر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما برای ممنوع کردن آن ها و سرزنش کردن آن ها به نظر دو برابر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید