dingbat


(قدیمی - عامیانه - سنگ یا چوب و هر چیزی که برای پرتاب کردن مناسب باشد) قلوه سنگ، پرتابه، (عامیانه - چاپ) تزیینات چاپی (مثلا طرح هایی که در ابتدای فصل چاپ می شود)، آدم اشتباه کار

جمله های نمونه

1. Edith may seem like a dingbat, but she's quite clever really.
[ترجمه گوگل]ادیت ممکن است شبیه یک باتوم به نظر برسد، اما او واقعاً باهوش است
[ترجمه ترگمان]اما او واقعا باهوش به نظر می رسد، اما واقعا باهوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A dingbat is characterized as an "ornament, character, or space," and often displays a picture in replace of recognizable font letters.
[ترجمه گوگل]یک dingbat به عنوان یک "زیورآلات، شخصیت یا فضا" مشخص می شود و اغلب یک تصویر را به جای حروف فونت قابل تشخیص نمایش می دهد
[ترجمه ترگمان]A به عنوان \"تزیین، شخصیت، یا فضا\" توصیف می شود و اغلب یک تصویر را به جای حروف فونت قابل تشخیص نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What a dingbat! Marjorie is always doing stupid things.
[ترجمه گوگل]چه دنج! مارجوری همیشه کارهای احمقانه انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]چه a! Marjorie همیشه کارای احمقانه انجام میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is this the dingbat you mean?
[ترجمه گوگل]آیا این همان دینگ بات است؟
[ترجمه ترگمان]این the dingbat؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You would be a dingbat even to try it.
[ترجمه گوگل]شما حتی اگر آن را امتحان کنید، یک dingbat خواهید بود
[ترجمه ترگمان]تو هم می تونی حتی یه ذره هم امتحان کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You could try of course, but after a colossal, tiring ridge-walk you would be a dingbat even to think of it.
[ترجمه گوگل]البته می‌توانید امتحان کنید، اما بعد از یک پیاده‌روی عظیم و خسته‌کننده، حتی اگر به آن فکر کنید، برایتان دردسرساز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]البته تو هم می تونی سعی کنی، اما بعد از یه صخره عظیم و خسته کننده که حتی یه ذره هم به فکرت خطور می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The World Wide Web has an awesome collection of dingbat fonts out there.
[ترجمه گوگل]شبکه جهانی وب دارای مجموعه ای عالی از فونت های dingbat است
[ترجمه ترگمان]شبکه جهانی اینترنت مجموعه فوق العاده ای از فونت های dingbat را در آنجا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is sufficient for all the characters and ideographs in all the written languages of the world, including a bunch of math, symbol, and dingbat collections.
[ترجمه گوگل]این برای همه شخصیت‌ها و ایدئوگرافیک‌ها در تمام زبان‌های نوشتاری جهان، از جمله مجموعه‌های ریاضی، نمادها و دینگ‌بات کافی است
[ترجمه ترگمان]این برای همه حروف و ideographs در تمام زبان های نوشتاری دنیا کافی است، از جمله یک مجموعه ریاضی، نماد و مجموعه های dingbat
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• thing, object, gadget
person that someone dislikes or insults

پیشنهاد کاربران

خنگول
Idiot
Bonehead
Dummy
Empty - headed
• . They described her as an absolute dingbat
مثال،
I can’t believe she said that. What a dingbat!
In a comedy show, a character might be referred to as a “loveable dingbat. ”
A person might jokingly call a friend a “dingbat” after they do something silly.
خل و چل
احمق، عوضی
خرابکار، دست و پا چلفتی

بپرس