dine

/ˈdaɪn//daɪn/

معنی: ناهار خوردن، شام خوردن، شام دادن
معانی دیگر: غذا خوردن، (با خوراک) پذیرایی کردن، (مهجور) شام

جمله های نمونه

1. dine in
در منزل شام خوردن

2. dine on (or off)
خوردن (چیز خاصی)

3. dine out
در خارج از منزل خوراک (شام) خوردن

4. dine out on
(انگلیس - عامیانه) سر شام از چیزی حرف زدن

5. let's dine out tonight!
بیا امشب شام برویم بیرون !

6. do you dine out much?
آیا شما مکررا شام را خارج از منزل می خورید؟

7. let us dine alfresco
خوب است در هوای آزاد شام بخوریم.

8. tonight i'll dine in
امشب در منزل شام خواهم خورد.

9. wine and dine
خوب پذیرایی کردن،سور دادن،خوراک و مشروب فراوان دادن

10. we had to dine on bread and cheese
ما مجبور شدیم که به نان و پنیر بسازیم.

11. We always dine out at weekends.
[ترجمه A.A] ما همیشه آخرهفته ها بیرون غذا میخوریم
|
[ترجمه گوگل]ما همیشه آخر هفته ها بیرون غذا می خوریم
[ترجمه ترگمان]ما همیشه آخر هفته شام می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I wish I could afford to dine off fresh meat every day.
[ترجمه A.A] کاش میتونستم هر روز غذای تازه بخورم ( بلحاظ هزینه )
|
[ترجمه گوگل]کاش می توانستم هر روز با گوشت تازه غذا بخورم
[ترجمه ترگمان]ای کاش می تونستم هر روز غذای تازه بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They usually dine at six o'clock.
[ترجمه گوگل]آنها معمولا ساعت شش ناهار می خورند
[ترجمه ترگمان]معمولا ساعت شش شام می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can dine in elegant surroundings .
[ترجمه سهیل] آنها ساعت ۶ میل میکنند
|
[ترجمه گوگل]می توانید در محیطی شیک غذا بخورید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در محیط زیبا غذا بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We always dine in on weekdays.
[ترجمه گوگل]ما همیشه در روزهای هفته غذا می خوریم
[ترجمه ترگمان] همیشه توی روزای کار شام می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. How long can she dine out on her former success?
[ترجمه گوگل]او تا چه زمانی می تواند از موفقیت قبلی خود بیرون بیاید؟
[ترجمه ترگمان]چه مدت می تواند با موفقیت قبلی خود غذا بخورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناهار خوردن (فعل)
dine, lunch, tiffin

شام خوردن (فعل)
dine, sup

شام دادن (فعل)
dine, sup

انگلیسی به انگلیسی

• eat dinner; give a dinner for
when you dine, you have dinner; a formal word.

پیشنهاد کاربران

ناهار خوردن، شام خوردن، شام دادن. غذا دادن. خوراک دادن
"Dine" بیشتر برای اشاره به خوردن غذا در یک محیط یا فضای خاص و غالباً با فرم غذاخوردنی استفاده می شود. این واژه معمولاً به یک تجربه غذایی مرتبط با پذیرایی یا محیط خاص اشاره دارد. به عنوان مثال، "We decided to dine at a fancy restaurant on our anniversary. "
...
[مشاهده متن کامل]

منبع:
- Merriam - Webster Dictionary.
- CHATGPT 4. 00

To have dinner
شام خوردن
شامیدَن.
غذا خوردن
To dine means to eat dinner
شام دادن

بپرس