dimer

/ˈdaɪmər//dimer/

(شیمی) دیمر (ماده ای که از ترکیب دو ملکول کاملا همانند درست شده است)، دوپار

جمله های نمونه

1. AKD (alkyl ketene dimer) emulsions offered good sizing, but rendered very poor ink hold-out.
[ترجمه گوگل]امولسیون‌های AKD (دایمر آلکیل کتن) اندازه خوبی را ارائه می‌دهند، اما جوهر را بسیار ضعیف نگه می‌دارند
[ترجمه ترگمان]AKD (آلکیل ketene dimer)تعیین اندازه مناسب را ارایه می دهد، اما دارای جوهر بسیار ضعیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The large peak shift is explained by a dimer model.
[ترجمه گوگل]تغییر قله بزرگ توسط یک مدل دایمر توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]شیفت پیک بزرگ توسط یک مدل dimer توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vibration analysis show that dimer and trimer have typical red-shift hydrogen bond.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل ارتعاش نشان می دهد که دایمر و تریمر دارای پیوند هیدروژنی با جابجایی قرمز معمولی هستند
[ترجمه ترگمان]آنالیز ارتعاش نشان می دهد که dimer و trimer یک پیوند هیدروژنی به رنگ قرمز معمولی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Catalytic synthesis of AMS cyclic dimer 3-trimethyl-1-phenyl indane.
[ترجمه گوگل]سنتز کاتالیزوری AMS دایمر حلقوی 3-تری متیل-1-فنیل ایندان
[ترجمه ترگمان]Catalytic سنتز AMS of cyclic ۳ - trimethyl - فنیل indane ۱ - فنیل indane
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To explore the relationship between serum D Dimer ( D D ) level and cerebral re infarction.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین سطح سرمی D دایمر (DD) و انفارکتوس مجدد مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین سطح D Dimer (D)و infarction مغزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods NSE and D dimer levels in blood from neonates with HIE were measured by ELISA and turbidimetry before and after therapy.
[ترجمه گوگل]Methods سطوح NSE و D دایمر در خون نوزادان مبتلا به HIE با روش ELISA و کدورت سنجی قبل و بعد از درمان اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]روش های nse و دی dimer در خون از neonates با hie قبل و بعد از درمان اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If the D - dimer test is positive, most PIOPED II investigators recommend CT angiography and CT venography.
[ترجمه گوگل]اگر تست D-dimer مثبت باشد، اکثر محققین PIOPED II سی تی آنژیوگرافی و سی تی ونوگرافی را توصیه می کنند
[ترجمه ترگمان]اگر تست D - dimer مثبت باشد، most PIOPED II angiography CT و CT را توصیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These systems can not only dimerize ethylene but also simultaneously copolymerize ethylene with the in-situ formed dimer, 1-butylene, to directly produce LLDPE.
[ترجمه گوگل]این سیستم‌ها نه تنها می‌توانند اتیلن را دیمر کنند، بلکه می‌توانند به طور همزمان اتیلن را با دایمر تشکیل‌شده در محل، ۱-بوتیلن، برای تولید مستقیم LLDPE کوپلیمر کنند
[ترجمه ترگمان]این سیستم ها نه تنها می توانند اتیلن اکسید کنند، بلکه به طور همزمان copolymerize اتیلن را با the تشکیل شده در محل، ۱ - butylene تشکیل دهند تا مستقیما LLDPE تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The attractive force between the dimer and the needle drew the lower atom of the dimer upward, causing the dimer to shift from one position to the other.
[ترجمه گوگل]نیروی جاذبه بین دایمر و سوزن، اتم پایینی دایمر را به سمت بالا کشید و باعث شد دایمر از یک موقعیت به موقعیت دیگر جابجا شود
[ترجمه ترگمان]نیروی جاذبه بین the و سوزن، اتم پایینی the را به سمت بالا کشید و باعث شد که the از یک سمت به طرف دیگر تغییر یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On the contrary, the cyclic dimer of tetramethyl-m-silyephenylene siloxane can not be polymerized at all under the same condition.
[ترجمه گوگل]در مقابل، دایمر حلقوی تترامتیل-m-سیلی فنیلن سیلوکسان به هیچ وجه تحت شرایط یکسان قابل پلیمریزاسیون نیست
[ترجمه ترگمان]برعکس، the حلقوی of - m - silyephenylene siloxane نمی تواند در همه شرایط یک سان polymerized شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. D - dimer decreased to normal levels when the treatment concluded.
[ترجمه گوگل]پس از پایان درمان، دیمر به سطح نرمال کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]D - dimer هنگامی که درمان خاتمه یافت به سطوح نرمال کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The octylphenoi synthesized from dimer of isobutene and phenol is indispensable to the vulcanizing agents in rubber industry.
[ترجمه گوگل]اکتیل فنوی سنتز شده از دایمر ایزوبوتن و فنل برای عوامل ولکانیزه کننده در صنعت لاستیک ضروری است
[ترجمه ترگمان]The سنتز شده از dimer of و فنول برای عوامل vulcanizing در صنعت لاستیک ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. D - dimer; lower extremity deep venous thrombosis; thrombolytic therapy; urokinase.
[ترجمه گوگل]D - دایمر؛ ترومبوز ورید عمقی اندام تحتانی؛ درمان ترومبولیتیک؛ اوروکیناز
[ترجمه ترگمان]D - dimer - extremity عمیق - تشکیل لخته خون؛ thrombolytic؛ urokinase
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To assess the changes of D - Dimer ( DD ) and fibrinogen ( Fg ) in peripheral blood and coronary circulation of unstable angina . . .
[ترجمه گوگل]بررسی تغییرات D - Dimer ( DD ) و فیبرینوژن ( Fg ) در خون محیطی و گردش خون کرونری آنژین ناپایدار
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی تغییرات D - Dimer (DD)و fibrinogen (Fg)در خون محیطی آنژین مویرگی ناپایدار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective : To study Le Mai Granule affect D - Dimer in senile with cerebral infarction.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی تاثیر گرانول Le Mai D-Dimer در سالمندان مبتلا به انفارکتوس مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مطالعه اثر granule مای، D - Dimer را در پیری با infarction مغزی تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] دیمر (ماده اى که از ترکیب دو ملکول کاملا همانند درست شده است )، دوپار
[نساجی] دیمر - ترکیب دو منومری
[پلیمر] دیمر

انگلیسی به انگلیسی

• molecule formed from the combination of two identical smaller molecules (chemistry)

پیشنهاد کاربران

dimer ( شیمی )
واژه مصوب: دوپار 2
تعریف: مولکول متشکل از دو مولکول یکسان

بپرس